32باشيد! همانا من فرستادۀ خدا را ديدم كه مثل اين وضوى من، وضو گرفت.» 1
علاوه بر آنچه در دو روايت فوق گذشت، در برخى از اسناد روايى و تاريخى كيفيت وضوى عثمان به وضوح بيان شده كه حاكى از چگونگى وضوى او مى باشد:
نورالدين هيثمى گويد:
«. . . او [عثمان] صورت خود را سه مرتبه شست، سپس آب روى دست راستش ريخت. آن را هم سه مرتبه شست و دست چپش را نيز سه مرتبه، آنگاه سر خود را مسح كرد و بعد از آن، روى پاى راستش آب ريخت و آن را هم سه مرتبه شست و روى پاى چپش هم آب ريخت و آن را نيز سه مرتبه شست. پس از آن، رو به حاضران كرد و ايشان را به خداوند سوگند داد كه به راستى مى د انند پيامبر خدا (ص) آنگونه وضو مى گرفت كه من وضو گرفتم؟ همه گفتند: آرى. . .» . 2
از اين پس بود كه براى انجام وضو دو روش در ميان مسلمانان به طور رسمى آغاز گرديد و خليفه نيز با استناد روش خود به سنّت فعلى پيامبر، آن را مشروعيت بخشيد و مدعى بود كه رسول الله را ديده، مانند وضوى او، وضو مى گرفته است؛ «من رسول الله (ص) را ديدم كه همانند وضوى من وضو ساخت.» 3
روش ابداعى عثمان در ميان مسلمانان و بخصوص مدافعان خليفه جا باز كرده طرفدارانى را گرد آورد، اما نكتۀ جالب توجه اين است كه از اين پس برخى ديگر هم دخل و تصرف هاى ديگرى در وضو انجام داده و گاه با اجتهادهاى متعصبانه و سرخود، احكامى در وضو را تغيير دادند. به عنوان نمونه، ابى داود مى گويد:
«معاويه، براى آموزش مردم وضو گرفت، مثل وضوى خليفه و مدعى شد كه رسول الله را در گرفتن وضو اينگونه ديدم؛ چون به سرش رسيد يك كف آب برداشت و در وسط سرش ريخت كه قطره قطره جارى شد سپس از جلو سرش به طرف عقب و از عقب سر به طرف جلو آن مسح كرد.» 4
بدين ترتيب مسح سر را برخلاف صريح آيه قرآن به شستن آن تبديل كردند و هر كس اين عمل را انجام دهد وضويش صحيح بوده و تنها دليلى كه بر جواز شستن سر در وضو اقامه شده همين عمل معاويه است. 5
اين در حالى بود كه عثمان در هنگام تعليم وضو مى گفت: «من وضوى پيامبر (ص) را حكايت مى كنم و با همان رطوبت باقى مانده در دست ها فقط جلو سرش را مسح مى كرد.» 6