14
ب) مال مورد وصيت
وصيت دو قسم است:
1. موصِى وصيت كند پس از فوت او مبلغى را به موصَى له تمليك كنند، در اين صورت آن مبلغ حكم هديه را دارد و خمسش واجب است.
2. وصيت تمليكى؛ عبارت است از اينكه موصِى وصيت كند ثلث مال من پس از فوتم از آنِ زيد باشد. در اينجا دو قول است؛ الف) قبول لازم است و اين قول مشهور است. بر اين مبنا، حكم وصيت حكم هبه است و خمس واجب است، چون نوعى هبه است، هر چند واهب (موصِى) مرده باشد، ب) در وصيت تمليكى قبول لازم نيست، چيزى كه لازم است رد نكردن وصيت از سوى موصى له است و اگر وصيت را رد كند مالك نمى شود. طبق اين مبنا وصيت تكميلى محكوم به حكم هبه نيست؛ زيرا در هبه قبول شرط است. ازاينرو، مصداق تكسب و معامله است ولى وصيت تمليكى مصداق تكسب نيست. ليكن طبق اين مبنا نيز خمس واجب است؛ چرا كه مصداق «فايده» است و عموم آيۀ خمس و روايات شامل آن مى شود.
ج) ارث؛ اقوال در مورد خمس ارث
1. خمس ارث واجب است مطلقا؛ اين قول عدهاى، از جمله حلبى است. 1
2. خمس ارث واجب نيست مطلقا؛ اين قول مشهور فقها است.
3. قائل به تفصيل شده، گفتهاند: ارثى كه مورد گمان وارث بوده و از ارثى كه به وى رسيده آگاهى
داشته، خمس دارد و ارثى كه مدّ نظر و در گمان وارث نبوده و به ارثى كه برايش رسيده علم
نداشته و من حيث لا يحتسب بوده؛ مثلا فاميلى دور در شهر دورى داشته و از او صاحب ارث
شده است، در اين صورت خمس ندارد. 2
* ادله بر قول نخست؛ كه عبارت بود از «وجوب خمس بر ارث مطلقا» ؛ ممكن است استدلال شود بهعنوان «غنيمت» در آيه و عنوان «فايده» در روايات و از سويى عمومات و اطلاقات را نيز شامل مى شود. روايات نسبت به ارث، حتى ارثى كه در گمان و نظر وارث نبوده است.
بنابراين، بر اساس دلالت آيه و روايات، در ارث هم خمس واجب است.
ادلۀ عدم خمس: كسانى كه معتقدند بر ارث خمس تعلق نمى گيرد نيز به ادلهاى استدلال كرده اند؛
از جمله انصراف ادلۀ خمس از ارث، 3ليكن اين مطلب صحيح نيست؛ زيرا ادعاى انصراف