69و برهنه نمودن نبود، همين لباس را بخور دادند. بعد از آن اتاق منزل بود، آنجا آمديم و سه روز آنجا مانديم و هواى بيروت خيلى خوب بود و جاى قرنطينه سبز و خرم و گلها شكفته بود. آنجا به حال آمديم و چون از واپور اذيت كشيده بوديم با رفقا قرار گذاشتيم كه از واپور نرويم. واپور ديگر مى شود از او مى رويم منتها كرايه واپور دو ليره باشد عيب ندارد.
از قرنطينه بيرون آمده، به مهمانخانه، كه آنجا هتل مى گويند، رفتيم. شب پنج قروش هر آدم كرايه و نيم تخت و لحاف هر چيز آنجا مهيا بود و در بيروت گردش نموده، حمام رفتيم و پرتقال خيلى آنجا فراوان بود.
زيارت مراقد شام
و بعد از آن، بليت ماشين گرفته دو مجديه سفيد به شام و رسيدگى نموديم. يك واپور فرانسه پست مىبرد، گفتند بعد از دو روز مىرود، ما هم با رفقا قرار گذاشتيم به شام رفته، زيارت نماييم، بعد آمده با اين واپور برويم و ده ساعت راه ماشين بود الى شام كه عرض راه كوه بلند بود و برف زياد بود و بعضى جاها سبز بود و باغات خيلى بود تا اينكه به شام رسيديم. در هتل منزل كرديم و فايتون (درشكه) ديده، به زينبيه رفتم كه قبر جناب زينب عليها السلام آنجا بود.
يك فرسخ راه بود. بعد از زيارت، باز برگشتيم و تمام باغات بود. اين عرض راه و آب زياد دارد و خيلى آن روضه خيلى مجلّل و اهل آنجا شيعه بودند. و زيارت ائمۀ معصومين عليه (عليهم) السلام در آن روضه روى تخته نوشته بودند. بعد كه آمديم، فردا روز جمعه بود، به مسجد شام رفتيم و قبر حضرت يحيى عليه السلام آنجا بود و آن مسجد بسيار مزين و مذهّب بود و خيلى به ساختن آن مسجد مايه گذاشته بودند كه آن مسجد با آن وضع به آنجا منحصر است و مقام رأس حضرت سيدالشهدا عليه السلام در آنجا بود و مىگفتند كه امين السلطان اينجا را تعميركارى نموده و صحن مسجد با سنگ فرش بود. بى كفش رفتيم و از آنجا به روضۀ جناب رقيه رفته، زيارت نموديم. در آنجا هم مقام رأس حضرت سيدالشهدا عليه السلام