37و تقصير تنها براى كسى است كه حَجَّة الاسلام بجا آورده باشد.
سند حديث : «عِدَّة مِن أصحابنا» كه جاى بحث ندارد. در وثاقت سهل بن زياد اختلاف است. برخى از رجال شناسان؛ مانند مرحوم نجاشى 1و مرحوم شيخ طوسى در برخى از موارد 2او را تضعيف مى كنند و از معاصرين مرحوم آيت الله خوئى وثاقت او را ثابت نمى د ا ند. 3در برابر آن، مرحوم شيخ طوسى در برخى از موارد او را توثيق مى كند 4و مرحوم وحيد بهبهانى وجوه متعدد بر وثاقت ايشان 5بيان مى كند و از معاصرين، حضرت آيت الله شبيرى زنجانى نيز به وثاقت ايشان اعتقاد دارد. 6به نظر نگارنده قول به وثاقت سهل اقوى است. مراد از احمد بن محمد، احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى است كه مرحوم كلينى در برخى از اسناد به آن تصريح مى كند. 7وى ثقه 8و از اصحاب اجماع است. 9على بن ابى حمزه فردى است كه جاى دقت دارد. در اينكه على بن ابى حمزه از بزرگان واقفيه بوده، شكى نيست 10و به همين جهت، بسيارى از بزرگان رواياتى را كه از طريق او نقل شده، ضعيف شمرده ا ند؛ ليكن برخى از بزرگان؛ مانند استاد بزرگوار آيت الله شبيرى زنجانى به تبع مرحوم شيخ بهايى عقيده دارند ثقاتى كه از او إكثار حديث دارند، روايات را در زمان استقامت او اخذ و تحمل كرده ا ند و معيار صحيح و ضعيف بودن، زمان اخذ است. 11حضرت آيت الله سبحانى نيز به اين ديدگاه عقيده دارند. 12برخى از بزرگان؛ مانند علامۀ مجلسىِ اول نيز او را موثق مى د انند. 13به نظر مى رسد اين مبنا مبناى وجيه و قابل اعتماد است. بنابراين، طبق اين مبنا به اين روايت مى توان عمل نمود.
ابى بصير، يحيى بن قاسم اسدى است 14و ثقه و از بزرگان روات بوده است. 15بنابراين، اين روايت از جهت دو نفر مورد بحث است؛ يكى از جهت سهل بن زياد و ديگرى از جهت على بن ابى حمزه، به ويژه على بن ابى حمزه. مرحوم آيت الله خوئى اين روايت را به جهت على بن أبى حمزه ضعيف مى شمارد. 16از اين رو، قبول اين روايت، مبنايى است. به نظر برخى، مانند آيت الله شبيرى زنجانى اين روايت، صحيح و معتبر است، ليكن به نظر بيشتر بزرگان از جمله آيت الله خوئى ضعيف است.
دلالت حديث : دلالت روايت، بر اينكه صروره كسى است كه حَجَّة الاسلام انجام نداده باشد، روشن است؛ زيرا در اين روايت، صروره را در برابر كسى قرار مى د هد كه حَجَّة الاسلام انجام داده باشد. به ويژه در بيان تكليف اين شخص از واژه «إنّما» استفاده مى كند كه ظهور عرفى در حصر دارد.
نتيجۀ معناى صروره
: در لغت، صروره به معناى كسى است كه هيچگاه حج انجام نداده است، حال اگر روايت معتبرى خلاف اين را بگويد و صروره را در مورد شخصى كه حَجَّة الاسلام انجام نداده، به كار ببرد، بايد معناى لغوى را بدان محدود كرد و اينگونه توجيه نمود كه در بسيارى از موارد، در لغت معناى غالبى و رايج به كار مى رود و غالباً افرادى كه براى بار اول به حج مشرف مى شوند، براى