35
فاطمۀ بنت اسد و زادن فرزند در درون كعبه
داستان زاده شدن على عليه السلام در درون خانۀ كعبه، از ماجراهاى بزرگ و شگفت انگيز تاريخ اسلام است. شگفت از اين جهت كه فاطمۀ بنت اسد فرزند خويش را به امر خدا و خواست او، در درون كعبه به دنيا آورد و او ميهمان صاحب البيت و فرزندش على، زادۀ كعبه است و به عبارتى، خانه زادِ خداوند!
يزيد بن قعنب نقل مى كند كه:
«همراه عباس و جمعى ديگر، رو به كعبه نشسته بوديم، ناگهان فاطمه بنت اسد را ديديم كه با اضطراب و دلهره اى خاص، نزديك باب المستجار شد و آن هنگام او گويا در ماه نهم بارداريش بود، كه حالات وضع حمل، بر او پديدار گشت. پس زبان به مناجات گشود و چنين گفت: پروردگارا! من به تو و پيامبران و كتاب هاى آنان و همچنين به كلمات جدّم ابراهيم خليل كه بانى اين خانه است، ايمان دارم. پس به حق جدّم ابراهيم خليل و به حق اين خانه اى كه بنا كرد و به حق كودكى كه در رحم دارم، وضع حمل را بر من آسان فرما!» 1
يزيد بن قعنب در ادامه مى ا فزايد:
«ديديم خانۀ كعبه از مستجار شكافى برداشت و گشوده شد و فاطمۀ بنت اسد به درون كعبه رفت و آن قسمت به طور شگفت بار ديگر به هم متصل شد. هر چه كرديم نتوانستيم در كعبه را بگشاييم و دانستيم كه اين امر، از جانب خداى متعال است. سه روز گذشت، روز چهارم فاطمه در حالى كه نوزادش را در دست داشت، از خانه بيرون آمد و گفت: من بر زنان پيش از خود برترى يافتم؛ چرا كه آسيه دختر مزاحم، در خانه اى خدا را مخفيانه عبادت مى كرد كه خدا آن خانه را دوست نداشت، مگر اينكه در حال ضرورت در آن عبادت شود (خانه فرعون) و مريم دختر عمران، تنۀ خشكيدۀ درخت را تكان مى داد و از آن رطب تازه تناول مى كرد و من وارد بيت خدا شدم و از ميوه ها و روزى هاى بهشتى خوردم و آنگاه كه خواستم از آن خارج شوم، هاتفى بر من بانگ زد كه اى فاطمه، نام او را «على» بگذار كه او بلند مرتبه است و خداوند مى فرمايد:
همانا من نام او را از نام خودم گرفتم و او را به ادب خويش مؤدّب ساختم و به دانش هاى نهان و غير آشكار خود آگاهش نمودم. او است كسى كه بتهاى درون خانه مرا در هم مى شكند و بر بامش اذان مى گويد و مرا تقديس و تمجيد مى نمايد.