31
فصل چهارم: در رمى جمرۀ عقبه و ذبح قربانى و سر تراشيدن يا تقصير در منا در مرتبه اول
كه عمل چهارم و پنجم و ششم است از اعمال واجبۀ حج تمتع.
بدانكه چون آفتاب روز عيد بر كوه «شيبر» 1بتابد و آن كوهى]است [ بزرگ كه در مشعر واقع است و در طرف راست كسى است كه از منا به مشعر مىرود و اول كوهى است كه آفتاب بر آن مىتابد.
بعد از اعتراف به گناهان خود، هفت نوبت استغفار كند و روانۀ منا شود و چون به وادى حجر ]مُحسِّر [رسد، سنت است كه هروله كند به قدر صد گام يا صد ذرع و اگر سواره باشد به قدر صد گام، راحلۀ 2خود را تندتر براند و ابتداى وادى حجر ]مُحسِّر [ نسبت به آنكه از مشعر به منا مىرود، انتهاى مشعر است و آن موضعى است از مابين دو كوه كه بر عرض راه سنگها منصوب است و زمين گودتر و سرازير مىشود و از آنجا پانصد و چهل ذرع داخل وادى حجر است.
و چون وارد منا شود ابتدا، جمرۀ عقبه را به هفت سنگ ريزه از هفتاد سنگ ريزه كه برچيده بود بزند و واجب است نيت به اين طريق كه: «اين جمره را به هفت سنگ ريزه مىزنم در حج اسلام حج تمتع از جهت آنكه واجب است قربة إلى الله» .
و قدر واجب از كيفيت دست گرفتن سنگ ريزه و نزديكى و دورى او از جمره آن است كه به نحوى بگيرد و در جايى بايستد كه ميانۀ او و جمره از ده ذرع تا پانزده ذرع باشد و سنگريزه را بر شكم انگشت ابهام گذارد و به ناخن انگشت شهادت بيندازد و نيز سنت است كه در وقت انداختن سنگريزه پشت به قبله كند و رو به جمره.
و بعد از فراق از رمى جمره بايد ذبح قربانى كند و آنچه در اضحيه كه ]در [قربانى سنّت است كه در ولايات ذبح مىشود، از حيوانى كه ذبح مىشود و سن آن و بىعيب بودن آن و غير اينها از شرايط و آداب مستحبات در اين قربانى نيز شرط است و در وقت كشتن واجب است نيت به اين طريق كه: «اين قربانى را ذبح مىكنم، در حج اسلام حج تمتع از جهت آنكه واجب است