27سرشان تابيده و در «عرق» خود غوطهورند و زمين فرمان يافته است كه چيزى از عرق آنان را فرو نبرد، در چنين وضعيتى آنان نزد آدم (ع) مىآيند تا شفاعتشان كند و آدم آنان را به نوح (ع) راهنمايى مىكند و آنگاه كه نزد نوح مىروند، آن حضرت ايشان را نزد ابراهيم (ع) مىفرستد و ابراهيم آنان را به موسى (ع) و موسى به عيسى (ع) و عيسى به محمد (ص) راهنمائى مىكنند و مىگويند بر شما باد كه به محمد (ص) مراجعه كنيد كه خاتم رسل است و پيامبر مىگويد: اين مشكل به دست من حل ميشود. آنگاه راه مىافتد تا به درِ بهشت مىرسد و در را مىكوبد. مىپرسند: كيست؟ مىگويد: محمد. چون در گشوده مىشود، پيامبر در پيشگاه خدا سجده مىكند و سر از سجده برنمىدارد تا اين كه به او مىگويند: سخن بگو و در خواست كن كه به خواستهات خواهى رسيد و شفاعت كن كه شفاعت تو پذيرفته مىشود. پيامبر سر بر مىدارد، ليكن بار ديگر رو به خدا كرده، سر به سجده مىنهد و باز همان سخنان را مىشنود و سر بر مىدارد، تا آن كه شفاعت كند كسى را كه به آتش سوخته است و اين است معناى سخن خدا كه فرمود: ( عَسى أَنْ يبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً) . 1
و در روايات شيعه و اهل سنت «مقام محمود» تفسير به شفاعت شده است؛ «قَالَ أبُو هُرَيرَة اِنّ رَسُول اللهِ (ص) قال: «الْمَقَامُ الْمَحْمُود هُوَ الشَّفَاعَةُ» . 2
صحيح بخارى از ابن عمير نقل مىكند: «إِنَّ النَّاسَ يصِيرُونَ يوْمَ الْقِيامَةِ جُثًا كُلُّ أُمَّةٍ تَتْبَعُ نَبِيهَا يقُولُونَ يا فُلانُ اشْفَعْ يا فُلانُ اشْفَعْ، حَتَّى تَنْتَهِى الشَّفَاعَةُ إِلَى النَّبِى - صَلَّى اللهُ عَلَيهِوَآلِهِ وَسَلَّم - فَذَلِكَ يوْمَ يبْعَثُهُ اللَّهُ الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ» ؛ 3«مردم در روز قيامت، به گروهها و دستههاى مختلف تقسيم مىشوند و هر گروهى در جستجوى پيامبر خود بر ميآيند و خطاب به او مىگويند: اى فلان! شفاعت ما كن، تا مىرسند به شفاعت پيامبر اسلام و اين روزى است كه خداوند او را براى «مقام محمود» بر مىانگيزد.»
«ابن مردويه» نقل مىكند: سُئِلَ رَسُولُ اللّه - صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ وَسَلَّم - عن المقام المحمود؟ قال: «هو الشفاعة» ؛ 4«از پيامبر خدا در بارۀ «مقام محمود» پرسيدند، فرمود: آن، مقام شفاعت است.»