69
ثالثاً: ممكن است اجماع مطرح شده از نوع اجماع مدركى باشد و مدرك آن، همان روايات باب باشد. بنابر اين، دليل اجماع داراى استحكام نيست.
اما احتياطيكه شيخ طوسى به آن اشاره كرده، چيز خوبى است؛ بهويژه حج، كه سالى يكبار انجام ميگيرد و ممكن است در طول عمر يك مرتبه نصيب شود، ليكن احتياط از اصول عمليه است و دليل به شمار نميآيد، بلكه فقها در مواردى به اصل احتياط متوسل ميشوند كه دستشان از ادلۀ نقلى و عقلى كوتاه باشد.
2. روايات.
عمده دليل حرمت استظلال در روز، روايات در حدّ تواتر استكه به پنجگروه ميباشد؛ بدين دليلكه برخى از روايات صحيح السند هستند، از بررسى اسناد رجالى آنها صرف نظر ميكنيم:
*
گروه نخست؛ نهى از تظليل
رواياتيكه با واژۀ «تظليل» آمده، شمارشان به هفت ميرسد؛ تظليل به معناى ايجاد ظل و ساختن سايه است؛ مانند: خيمه به پا كردن و استفاده از سايۀ آن، چتر گرفتن بالاى سر و. . .
1. صحيح عبدالله بن مغيره [16955]
«عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ، قَالَ: قُلْتُ لأَبِي الْحَسَنِ الأَوَّلِ7 أُظَلِّلُ وَ أَنَا مُحْرِمٌ؟ قَالَ: لاَ، قُلْتُ: أَ فَأُظَلِّلُ وَ أُكَفِّرُ؟ قَالَ: لاَ، قُلْتُ: فَإِنْ مَرِضْتُ؟ قَالَ: ظَلِّلْ وَ كَفِّرْ، ثُمَّ قَالَ: أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللهِ (ص) قَالَ: مَا مِنْ حَاجٍّ يَضْحَى مُلَبِّياً حَتَّى تَغِيبَ الشَّمْسُ إِلاَّ غَابَتْ ذُنُوبُهُ مَعَهَا» .
1
روايت عبدالله بن مغيره داراى چهار فراز است: 1. سايه گرفتن درحال اختيار 2. پرداختن كفاره 3. سايهگرفتن هنگام بيمارى (در حالت اضطرار) 4. بخشيده شدن گناهان حاجيكه زير تيغ آفتاب به سر برده است.
از پرسش راوى و پاسخ امام (ع) معلوم است كه تظليل در حال اختيار جايز نيست و لو شخص بخواهد كفاره دهد. ولى تظليل درحال اضطرار؛ مانند بيمارى، مانعى ندارد، ليكن