49افرادى كه ابان بن عثمان از آنها روايت نقل كرده، محمد بن على حلبى موجود است و مهمتر آنكه ابان بن تغلب جزو طبقۀ ششم است و چگونه ميتواند از راوى طبقۀ هشتم روايت نقل كند. بنابراين، احتمال اينكه مراد در اينجا ابان بن عثمان باشد بيشتر است.
به هرحال، ابان بن عثمان نيز مورد وثوق بوده و اشكالات برخى نسبت به وى وارد نيست. برخى دربارۀ وى گفتهاند، كه واقفى يا ناوسى و يا فطحى بوده و وى را به فساد مذهب متهم كردهاند.
در پاسخ به اين اشكال بايد گفت:
اوّلا: چنين انتسابى در مورد اين شخصيت مورد اتفاق نيست و در اصلِ پذيرش آن خدشه است. صاحب قاموس الرجال احتمال قوى دادهاند كه عبارت
«وَ كَانَ مِنَ النَّاوُوسِيَّة» در رجال كشى در اصل
«وَ كَانَ مِنَ القَادِسِيَّةِ» بوده است. 1حضرت آيت الله خوئى نيز مىفرمايد: منشأ اينكه ابان بن عثمان فطحى بوده را نيافته است. 2ثانياً: فساد مذهب اين شخصيت بزرگوار با فرض ثقه و مورد اطمينان بودن وى، در قبول روايت ايشان تأثيرى منفى ندارد؛ زيرا از باب قاعدۀ «خُذُوا مَا رَوُوا وَ ذَرُوا مَا رَأَوا» مىتوان به گفتهها ى وى استناد كرد.
ثالثاً: شيخ صدوق در مجلس دوم از كتاب شريف امالى ميگويد:
«ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ قَالَ: حَدَّثَنِي جَمَاعَةٌ مِنْ مَشَايِخِنَا، مِنْهُمْ أَبَانُ بْنُ عُثْمَا» ؛
3
پس ابان بن عثمان از مشايخ ابن أبى عمير است؛ كه بالطبع مشمول شهادت عام شيخ مىگردد كه مىفرمايد:
«لاَ يَروِي إِلاَّ عَن ثِقَةٍ» .
4
آنچه موجب دقت نظر است، اين است كه بسيارى از بزرگان و اعاظم محدثان و روات تشيع؛ همچون ابن ابى عمير، حسن بن على بن فضّال، حسن بن محبوب، حمّاد، هشام بن سالم، الوشّاء، يونس و غيره از ابان بن عثمان روايت نقل كردهاند. 5و شيخ طوسى در فهرست و رجال خويش پس از شرح حال زندگى وى، هيچ اشاره و لحن مذمتى نسبت به وى ندارد. 6و مهمتر آنكه «ابان بن عثمان» از اصحاب اجماع است. مرحوم كشى مىفرمايد: