10بگذارد، ببيند غرضش از اين سفر امتثال امر الهى و رسيدن به ثواب و فرار از عقاب او است يا نه، - نستجير بالله - غرضش تحصيل اعتبار يا خوف از مذمت مردم يا تفسيق آنها يا از ترس فقير شدن، بنابر اينكه معروف است هركه ترك حج كند او مبتلا به فقر خواهد شد، يا امور ديگر از قبيل تجارت و تَكَيف و سير در بلاد و غير ذلك، اگر درست تأمل كند خودش مىفهمد كه قصدش چطور است، و لو به آثار. اگر معلوم گرديد كه غرض خدا نيست، بايد سعى در اصلاح قصد خود نمايد، لااقل ملتفت باشد به قباحت اين عمل كه قصد حريم ملك الملوك را كرده، براى اين گونه مطالب بىفايده لااقل به نحو خجالت وارد شود نه به طرز غرور و عُجب.»
2) توبه
مرحوم ملكى پس از دعوت به اصلاح نيت و خالص كردن صادقانۀ آن، اضافه مىكند كه حاجى بايد هر چيزى كه او را از ياد خدا باز مىدارد؛ خواه حرام، مكروه يا مباح باشد، مانع رسيدن او به آرزويش مىشود. بنابراين، بايد به هيچ شهوت و خواستهاى جز رسيدن به خدا علاقهاى نداشته نداشته باشد و تمام چيزهايى كه با آن انس گرفته فروگذارد. وى در ادامه مىافزايد: «گمان مىكنم اغلب مردم مثل من بوده و همت اين كارها را ندارند. بنابراين، بهتر است بيش از اين در اين باره سخن نگويم.» 1سپس از حاجى مىخواهد كه لااقل از افراد معمولى اهل يمين باشد كه از رسوايى در مجلس اهل معنى مىترسد، لذا او را دعوت به توبه مىكند و مىفرمايد:
«توبه كن، توبهاى صادقانه كه بر هر مكلفى واجب است، نمىگويم توبۀ اوليا، برگزيدگان و خواص، بلكه توبهاى كه بر هر كدام از افراد معمولى و اجب است و با آن از گناهان فقهى توبه نمايند و تا آنجا كه مىتواند گذشتۀ خود را جبران و واجبات را ادا نمايد، كفارهها را پرداخته و به ردّ حقوق مظالم بپردازد.» 2مرحوم بهارى نيز يكى از آداب حج را توبۀ درست با جميع مقدسات؛ از جمله ردّ حقوق، چه ماليه مانند خمس و رد مظالم و كفارات و. . . و چه غير ماليه مانند غيبت و اذيت