53اساسى ندارد، مروان هيچگاه به بنى هاشم روى خوش نشان نداد؛ بنابر اين، جايى براى دوستى او با على بن الحسين نبود. طبرى در اينجا مىخواهد جوانمردى را كه خاندان هاشم از حد اعلاى آن بر خوردار بودهاند ناديده بگيرد و آنرا به حساب دوستى شخصى و رابطۀ رفاقتى بگذارد.
نكاتى در مورد وضعيت مدينه پيش از رخداد واقعۀ حره
* - اثبات نخستين دليل از دلايل حادثۀ حره كه از بلاذرى نقل شد، قدرى مشكل است؛ زيرا:
اولاً: اينكه گفته شد مردم مدينه از فرامين يزيد سرپيچى نموده، تصميم به جهاد با او را گرفتند و عبدالله بن مطيع از ايشان براى ابن زبير بيعت گرفت و. . . درست به نظر نمىرسد؛ چرا كه به هنگام حملۀ سپاه شام و قتل و غارت اهالى مدينه، هيچگونه كمكى از ناحيۀ ابن زبير به مدينه نرسيد، در حالى كه اگر بيعت كرده بودند، بايد به وسيلۀ ابن زبير حمايت مىشدند.
ثانياً: اگر عبدالله بن مطيع از سوى ابن زبير بر مدينه ولايت داشت، نبايد از معركۀ حرّه به مكه مىگريخت، در حالى كه او به مكه فرار كرد و پس از چند ماه، همراه با عبدالله بن زبير به دست حجاج بن يوسف كشته شد.
البته گرچه اهالى مدينه هواى ابن زبير را در سر داشتند و به او متمايل بودند، ليكن تاريخ ثبت نكرده است كه آنان با وى بيعت كرده باشند.
* - سه سال پيش از آنكه فاجعۀ حرّه رخ دهد، سيد الشهدا (عليه السلام) ماهيت پليد يزيد و امويان را بر همه افشا كرد و پس از خروج آن حضرت، همراه اهل بيت (عليهم السلام) از مدينه به جانب مكه، همگان چهرۀ ظالمانۀ بنى اميه، به ويژه يزيد را شناخته و متوجه ماهيت آنان شده بودند.
بنابراين، نمىتوان گفت كه اهل مدينه شناخت صحيحى از يزيد نداشتند و پس از سفر گروه اعزامى آنان (عبدالله بن حنظله، منذر بن زبير و. . .) به شام و بازگشتشان به مدينه او را شناختند؛ زيرا وقتى آنان به مدينه بازگشتند، در مورد سفر خود اطلاع رسانى كرده، گفتند: اى مردم! ما از دربار خليفهاى مىآييم كه شراب مىنوشد، طنبور مىنوازد، سگ بازى