35پاى پياده به طائف رفت و آنان را به اسلام دعوت كرد، اما آنان اجابت نكردند. حضرت از دعوتشان منصرف شده، به ساية درختى رفت و دو ركعت نماز گزارد و آنگاه اينگونه دعا كرد: خدايا! به تو شكايت مىبرم از ضعف و سستى مردم و توان ضعيفم در اين راه. خدايا! تو مهربانترين مهربانانى. خدايا! مرا به چه كسى وا مىنهى. . . ؟»
3. «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُاللهِ (ص) : هَنِيئاً لَكَ يَا عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جَعفَرٍ، أَبُوكَ يَطِيرُ مَعَ الْمَلاَئِكَة فِي السَّمَاءِ» . 1
«از عبداللهبن جعفر نقل شده كه گفت: پيامبرخدا - كه درود خدا بر او باد - فرمود: گوارا باد بر تو اى عبداللهبن جعفر دربارة پدرت، كه درآسمان با فرشتگان پرواز مىكند.»
عبدالله بن جعفر، روايات فراوانى را از قول پيامبر (ص) ، على (عليه السلام) و حسنين (عليهم السلام) نقل كرده، كه اين روايات، در زمينههاى مختلف است. بهطور اجمال مىتوان به موارد زير اشاره كرد:
تفسير آيات قرآن، احكام الهى، حلال و حرام، شخصيت پيامبر، شخصيت ائمة اطهار: و موضوعات مختلف ديگر كه بيان آنها و غور و بررسى دربارة آنها، خود فصلى طولانى است كه در اين سلسله نوشتارها گنجايش ندارد، لذا از بيان آنها خوددارى مىكنيم.
5. كرامت و بخشندگي عبدالله
صفت جود و كرامت، از جمله خصلتها و صفات والايى است كه اين خاندان، همگى از آن بهرهمند بودهاند و ايشان نيز، اين خصلت را به تمام و كمال از نياى بزرگ به ميراث برده است. او مردى كريم و داراى جود و بخشندگى بوده كه او را بحر الجود؛ يعنى درياى بخشش مىناميدند و به شدت در سر زبانها افتاده بود كه عبدالله، كرامت وجود را در خود جمع كرده است. پدرش جعفربن ابىطالب را ابو المساكين ناميدهاند، آن هم به دليل كرامت وجود بزرگوارش و اين فرزند به چنان پدرى بزرگ اقتدا نموده است.
دربارة اين خصلت و ويژگى عبدالله بن جعفر، داستانهاى فراوانى در تاريخ نقل كردهاند:
«مردى وارد مسجد پيامبر شد و از عثمان كه جلوى در نشسته بود، درخواست كمك كرد. عثمان - كه شايد زمان خلافتش بوده - دستور