76ى
يارانه هاى دولت عثمانى به ولايت حجاز در سالهاى 1886-1877
/ Willia L. Ochsenwald سامان صاحب جلال
هرچند از سفرنامه سياحان غربى، خاطرات ايام جوانى ناسيوناليستهاى عرب و نيز گزارشهاى ديپلماتيك، تا حدّى ميتوان به درك و دريافتى از ماهيت حكومت عثمانى در ايالات عربى رسيد، اما تا كنون كار زيادى در اين باره صورت نگرفته است.
ولايت حجاز بيشترين اهميت را براى سلطان - خليفه - عثمانى دارا بود والبته اين اهميت نه بهخاطر برخوردارى حجاز از زمينهاى حاصلخيز و نه بخاطر مجاورت با نواحى اصلى دنياى تجارت، كه براى خليفه عثمانى نيز منافعى را به ارمغان ميآورد بودكه به دليل داشتن ماهيت مذهبى مؤثر، كه حكمرانى عثمانى را در منطقه وجاهتى مى بخشيده و اهميت بسزايى را بر جاى ميگذاشته بوده است.
كنترل سياسى حجاز، مشتركاً به دست والى عثمانى و حاكم يا امير - شخصى از تبار حضرت رسول اكرم (ص) - قرار داشت. بيشتر وقتها تعادل ميان والى و امير، بنا بر دلايلى چون ارتباط هركدام از طرفين با سلطان، توانايى شخصى و رابطه ى خويشى امير با رؤساى قبايل باديه نشين، بههم ميخورد و حتى گاهى، كبر سن نيز در شكلگيرى برخى تصميمات نقش داشت.
وقتى دوران طولانى تصدّى امير عبدالله پاشا محمد بن عون (1877- 1857) سپرى شد، دورهاى از تغييرات سريع سياسى آغازگرديد. در مدت پنج سال، سه امير جديد، به نامهاى؛ حسينبن محمدبن عون (1880- 1877) عبد المطّلب بن قالب (1882- 1880) و عون الرفيق محمدبن عون (1905-1882) ، از پى هم آمدند و رفتند.
البته واليان نيز مصون از اين تغييرات نبودند وحتى گاهى دوران تصدّى آنها كوتاهتر از امرا نيز بوده، بهگونهاى كه از سال 1857 تا 1882 پانزده والى، يكى پس از هم جاى خود را به ديگرى دادند؛ به عبارتى، هر يكسال و شش ماه، يك والى جديد منصوب ميشد.
آگاهيهاى پراكندهى به دست آمده، نشان ميدهد، بى ثباتى سالهاى1877 تا 1882 و نزاعهاى برتريجويانه ميان امير عون الرفيق و والى عثمانى، عثمان نورى پاشا، كه تا سال1886 به طول انجاميد،