58و مسلمانى برگزيد و شيفتۀ آيات وحى شد.
هجرت به مدينه
ابن امّ مكتوم، صحابى صادق پيامبر، همواره در كنار آن حضرت بود و چون آن گرامى، به مدينه هجرت كرد، ابن امّ مكتوم هم پس از چند روز، همراه با كاروان مهاجران، به مدينۀ النبى هجرت نمود و همواره صداقت و ارداتش به پيامبر را حفظ كرد و تا پايان عمر آن حضرت و پس از رحلت ايشان، ملازم آرمانهايش بود.
ابن امّ مكتوم، مؤذن پيامبر
پيغمبر خدا (ص) دو مؤذن داشت؛ 1. مؤذنى مشهور و نامدار به نام «بلال بن رباح حبشى» 2. عبدالله ابن امّ مكتوم؛
- «كَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ (ص) مُؤَذِّنَانِ؛ أَحَدُهُمَا بِلاَلٌ وَ الآخَرُ ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ وَ كَانَ ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ أَعْمَى وَ كَانَ يُؤَذِّنُ قَبْلَ الصُّبْحِ» . 1
«پيامبر خدا (ص) دو مؤذن داشت؛ يكى از آن دو، بلال (ابن رباح حبشى) بود و دوّمى، عبدالله ابن امّ مكتوم كه نابينا بود وپيش از صبح (براى نماز شب) اذان مىگفت.»
- «وَ كَانَ ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ يُؤَذِّنُ قَبْلَ بِلاَل بالصُّبْحِ وَ كَانَ يُؤَذِّنُ بِلاَل بَعدَ ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ» . 2
«ابن امّ مكتوم پيش از بلال اذان مىگفت و بلال بعد از ابن ام مكتوم.»
در روايتى ديگر اينگونه آمده است كه در ماه مبارك رمضان پيامبر (ص) فرمودند:
«إِذَا أَذِنَ ابنُ أُمُّ مَكتُومٌ فَكُلَوا فَإنَّهُ يُؤَذِّنُ بِالَّليلِ وَ إِذَا أَذِنَ بِلاَلُ فَامسُكُوا» 3.
«هرگاه ابن امّ مكتوم اذان گفت، بخوريد كه او در شب اذان مىگويد و هر گاه بلال اذان گفت امساك كرده و از خوردن باز ايستيد.»
در واقع، اذان ابن امّ مكتوم به معناى اعلام اين نكته بوده كه مردم بدانند دارند وارد صبح مىشوند، مواظب باشند كه بعد از او بلال اذان خواهد گفت.
به خوبى مىدانيمكه شأن مؤذن در صدر اسلام، شأن والايى بوده و مقامى معنوى استكه پيامبرخدا اين مقام معنوى را به افرادى مىدادند كه در نظر ايشان، براى اين امر، صالح و شايسته بودند و البته به معناى آن نيست كه ديگر صحابۀ صادق پيامبر، اين محبوبيت و جايگاه را نداشتهاند؛ زيرا به افراد معدودى براى گفتن اذان نياز بوده است.