46سعى براى جمع بين آن دو كرده است. 1
برخى مىگويند: آيۀ 33 متعلق به دور مكى يا به مؤمنان و آيۀ 34 با دور مدينه و يا مشركين مربوط است. 2باز گروهى آنرا اشاره به بازداشته شدن پيامبر (ص) از ورود به مكّه در روز حديبيه مىدانند. 3برخى با توجه به اينكه آيه بعد از بدر نازل شد، عذاب ياد شده را قتل سران مشرك در روز بدر ميداند
«فَعَذَّبَهُمُ اللَّهُ بِالسَّيْفِ يَوْمَ بَدْرٍ فَقُتِلُوا» . 4
با توجه به توضيحاتى كه گذشت، در بارۀ سياست قريش در بستن راه مكّه بر مسلمانان، معناى آيۀ 34 كاملاً روشن است؛ چرا خداوند مشركان قريش را عذاب نكند (همچنانكه آنها را در بدر نيز عذاب كرد) با اينكه مسلمانان را از شركت در مراسم حج و عمره و عبادت در مسجد الحرام منع مىكنند، بيآنكه سرپرست و متولّى آن باشند؛ چرا كه حق سرپرستى و ولايت بر مسجد الحرام، منحصر به انسانهاى پرهيزگار مىباشد (و آناناند كه چنين حقى را دارند و مىتوانند مشركان را از ورود به مسجد الحرام بازدارند) .
اين آيه با صراحت، علت درگيرى با قريش را روشن مىكند كه جنگ بر سر حق ولايت بر مسجد الحرام است. آيه نه تنها آشكارا ولايت قريش بر مسجد الحرام را نفى مىكند بلكه با همان صراحت حقّ چنين ولايتى را براى پيامبر (ص) و پرهيزكاران اثبات مىنمايد و ادعاى قريش را مردود مىشمارد. معلوم است كه قريش نمىتوانستند در برابر چنين اعلانى موضعگيرى نكنند و براى اثبات ادعاى خويش پيكار با مسلمانان را ادامه ندهند.
زمان نزول سورۀ فتح
مانند سورههاى بقره و انفال، در بار زمان نزول سورۀ فتح نيز غالب مورخان و مفسران اتفاق نظر دارند و آن اينكه اين سوره در راه برگشت از حديبيه به مدينه در سال ششم هجرت نازل شد. 5پيامبر (ص) همراه حدود هزار و سيصد تا پانصد نفر 6در نخستين روز ماه ذيقعده 7از مدينه براى عمره راه افتادند. روانه شدن در ماه حرام، همراه نداشتن سلاح جنگى، بستن احرام از ذو الحليفه و تلبيه گويان حركت نمودن، همراه بردن هفتاد شتر قربانى كه علامت گذارى شده بودند و قلادههايى بر گردن آنها افكنده بودند، همۀ اينها حاكى از آن بود كه پيامبر (ص) و همراهان وى تنها براى عمره به مكّه آمدهاند و قصد ديگر ندارند، ولى قريش در ادامۀ سياست خويش بر ممانعت مسلمانان از مسجد الحرام، از ورود پيامبر به مكّه جلوگيرى كردند و بعد از تهديدها و مذاكرات حاضر به صلح شدند. 8