41چند نكته دربارۀ معنى و تفسير اين آيه و محل و مصداق آن، گفتنى است:
1. آيات 114 و 115 چندان ارتباطى با آيات قبل و بعد (آيات 113- 109 و 123- 116) ندارند و در ميان آياتى واقع شدهاند كه عمدتاً مربوط به بنى اسرائيل و اهل كتاب است.
2. شايد به همين علت، ديدگاههاى مفسران در بيان مصداق آن دچار اختلاف و آشفتگى است؛ برخى از مفسّران، آيه را مربوط به اقدامات قريش در مكّه دانستهاند؛ آنگاه كه مانع نماز خواندن مسلمانان در مسجد الحرام مىشدند. 1
طبرى از ابن عباس نقل ميكند كه آنان گروه نصارى بودند كه به گفت مجاهد، مردم را اذيت و از نماز در بيت المقدس منع مىكردند و به گفت قتاده، بخت نصّر و لشگريانش را در تخريب بيت المقدس يارى كردند. وى نظر سدّى را نقل مىكند كه بر طبق آن، مصداق آيه بخت نصّر است كه با كمك روم بيت المقدس را تخريب كرد و رومىها بدينوسيله ميخواستند از بنى اسرائيل انتقام خون يحيى را بگيرند. طبرى نظر ابن زيد را نيز نقل ميكند كه مصداق آيه را مشركين قريش مىدانست آنگاه كه پيامبر (ص) را در حديبيه از رسيدن به مسجد الحرام باز داشتند. 2
خود طبرى همان نظر ابنعباس را بر ديگر نظرات ترجيح مىدهد و در رد نظر ابن زيد مىگويد: مشركان قريش اگرچه در بعضى اوقات (مانند سالهاى قبل از هجرت در مكّه) مسلمانان را از نماز خواندن در مسجد الحرام منع مىكردند و اعمالى بر خلاف رضاى الهى انجام مىدادند ولى آنها هيچگاه كوششى در تخريب آن نداشتند بلكه در ايام جاهلى از سازندگان مسجد الحرام بودند و به اين امر افتخار مىكردند. 3
فخر رازى نيز نظرى مخصوص در اين باره دارد. بهگفت وى، آيه ناظر به يهود است كه با ردّ مسجد الحرام بهعنوان قبل مسلمانان، ميخواهند باعث تخريب آن شوند. 4
در ردّ تفاسيرى كه طبرى ارائه كرده، همچنانكه برخى از مفسران نيز اشاره دارند، 5بايد گفت: هر چند بخت نصّر (630 - 562 ق. م.) و بعد از وى روميان هيكل سليمان و شهر بيت المقدس را تخريب كردند، مسيحيان نمىتوانستند در اين امر به بخت نصّر مساعدت نمايند، صرفاً به همين دليل ساده كه وى قريب به شش قرن قبل از ميلاد مسيح مىزيست. در تخريب هيكل و شهر بيت المقدس به دست روميان در سال 70 ميلادى نيز مسيحيان نمىتوانستند نقشى داشته باشند؛ چون در اين زمان تعداد و قدرت آنان قابل ملاحظه نبود. هرچند كه نظر ابن زيد از نظر شناخت كلى مصداق (مشركين مكه و مسجدالحرام) با نظر ما مطابق است، ولى منع مورد نظر نمىتوانسته مربوط به عمر حديبيه باشد كه