29در منا صرفنظر نمايد يا به طور كلى در منا بماند و از رفتن به مكه در اين روز چشم بپوشد و ظهرين را در منا اقامه كرده و به ايراد خطبه بپردازد.
8. ماندن در منا تا روز سيزدهم و ترك منا بعد از خروج حجاج
نسبت به اين وظيفۀ اميرالحاج - كه او تا سيزدهم در منا بماند و بعد از خروج حجاج، از اين سرزمين بيرون آيد - در كتب فقهى پيش از شهيد نيز اشارهاى نشده و وجه آن روشن و بىنياز از هرگونه استدلال است؛ چون با مسؤوليتى كه امير الحاج بر عهده دارد، طبيعى است كه همراه انبوه حجاج در منا بماند و تا آخرين روز بيتوته در منا در كنار زوار باشد و آنان را در صورت لزوم راهنمايى كند، اقامه جماعت نمايد و. . .
9. اقامۀ نماز ظهر و عصر در مكه، در روز سيزدهم
استحباب خروج از منا، پيش از ظهر براى اقامه نماز ظهر و عصر در مكه، پيش از شهيد در كلام شيخ، ابنبرّاج، ابن حمزه و. . . سابقه دارد. 1و در كلام علاّمه، اين وظيفۀ استحبابى امام، مستند به روايت عامى يا امامى نشده، اما استدلال علامه «آموزش كيفيت وداع مكه و طواف خانۀ خدا به مردم» است «
ليعلم الناس كيفيّة الوداع » . 2
البته او از واژهاى مانند «استحباب» استفاده نكرده تا بيانگر حكمى از احكام پنجگانۀ تكليفيه باشد؛ چون وجوب يا استحباب نيازمند مجوّز شرعى است، بلكه كلمۀ «ينبغى» را به كار برده تا نشانگر مطلوبيت اين عمل باشد كه مقتضاى موقعيت و مسؤوليت اميرالحاج است. چنان كه در عبارت شهيد نيز از استحباب آن سخن گفته نشده، بلكه در شمار وظايف اميرالحاج آمده است. لااقل دو روايت در اين زمينه وجود دارد كه مىتواند مستند اين وظيفۀ امير الحاج قرار گيرد؛ 1. روايتى كه كلينى از حلبى و او از حضرت صادق (ع) نقل كرده كه فرمود:
«يُصَلِّي الإِمَامُ الظُّهْرَ يَوْمَ النَّفْرِ بِمَكَّة» 32. روايتى كه ايوب بن نوح مىگويد: نامه به محضر او نوشتم كه اصحاب ما در افضل بودن خروج از منا - قبل از زوال يا بعد از آن - اختلاف نظر دارند، امام پاسخ نوشتند:
«أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) صَلَّى الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ بِمَكَّةَ فَلاَ يَكُونُ ذَلِكَ إِلاَّ وَ قَدْ نَفَرَ قَبْلَ الزَّوَالِ» 4
در بارۀ سند اين دو حديث مىتوان گفت كه هر دو صحيح است و از اين جهت با مشكلى روبهرو نيستند.