30همانطور كه در باب دين استثناهايى داريم كه مديون مجبور نيست آنها را براى اداى دين بفروشد؛ مانند خانه، وسايل خانه و وسيلۀ نقليه، در باب استطاعت نيز چيزهايى هست كه به حساب استطاعت نميآيد و بايد آنها را استثنا كرد؛ مانند خانه، زينت آلات زن و. . . كه جزو مستثنيات استطاعت است.
استثناهاى استطاعت، در چند فرض قابل بررسى است:
1. وسايل ضرورىِ زندگى؛ مانند لباس، مسكن و وسايل منزل.
2. وسايل رفاهى؛ يعنى وسايلى كه ضرورى نيست ليكن بودنش بهتر است؛ مانند وسيلۀ نقليه براى بعضى از افراد.
3. وسايل تجمّل؛ مانند زيور آلات زنان.
4. سرمايه و وسيلۀ كسب وكار.
5. وسايليكه فعلاً نيازى به آن ندارد؛ مثلاً زمينى بخرد كه در آينده به آن نياز پيدا ميكند.
امام خمينى (قدس سره) در مورد مستثنيات استطاعت فرموده است:
«يعتبر فى وجوبه وجدان نفقۀ الذهاب و الإياب، زائداً عمّا يحتاج إليه فى ضروريات معاشه، فلا تباع دار سكناه اللائقۀ بحاله، و لا ثياب تجمله، و لا أثاث بيته، و لا آلات صناعته، و لا فرس ركوبه أو سيارۀ ركوبه، و لا سائر ما يحتاج إليه بحسب حاله و زيّه و شرفه» . 1براى استثناى موارد فوق، دلايل متعدّدى ميتوان آورد، مانند:
* تمسك بهآيۀ شريفۀ وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبيلاً ، در اين آيه، منظور از استطاعت، استطاعت عرفى است. معلوم است كه اگر كسى خانه و يا وسايل كسب و كارش را بفروشد و به حج برود، عرف او را مستطيع نميداند. بنابراين، مفهوم استطاعت خود دليل بر اين است كه اين امور جزو مستثنيات است.
* تمسّك به قاعدۀ «لا حرج» ، روشن است كه اگر كسى خانهاش را بفروشد و به حج برود، بعد از بازگشت، خانه نداشته باشد به حرج ميافتد و خدا در دين حرج قرار نداده است.
* تمسك به سيرۀ متشرعه، مراد از صيغۀ «متشرّعه» اين است كه در ميان افراد متدين، سيره و روش چنين نيست كه وسايل مورد نياز؛ مانند خانه را جهت بفروشند و به حج بروند.
اگر استدلال بر اساس دليل «لا حرج» باشد، استثنا تنها ضروريات زندگى را شامل ميشود و اما