10
فقه حج
نماز جماعت پيرامون كعبه
پيش از حاكميت وهابيان بر عربستان، هر يك از مذاهب چهارگانه، بخشى از مسجد الحرام را در اختيار داشتند و در آن نماز مىگزاردند؛ بهگونهاى كه هر ضلع كعبه، ازآنِِ يكى از مذاهب چهارگانه بود و امام هر مذهب، در محدودۀ خود قرار مىگرفت و نمازگزاران به وى اقتدا مىكردند.
پس از آنكه وهابيان حاكميت را در دست گرفتند، جايگاههاى چهارگانه را برچيدند و همه را به يك جايگاه، آنهم تنها براى امام حنبلىها تبديل كردند و از اين زمان بود كه نماز جماعت در صفوفى به شكل دايرهاى، پيرامون كعبه برگزار گرديد.
اين مسأله كه در كتابهاى علماى پيشين آمده و مورد توجه آنان بود، بار ديگر به موضوع بحث ميان فقهاى ما بدل گرديد. پيش از بررسى صحّت و سقم دليل مسأله، به شرح چند موضوع مىپردازيم:
1. تاريخ برپاى نماز جماعت دايرهاى
از نوشتههاى ازرقى در كتاب «تاريخ مكۀ مكرمه» بر مىآيد: نخستين كسى كه صفوف نماز پيرامون كعبه را به صورت دايره تشكيل داد، خالد بن عبد الله قسرى بود. او مىگويد:
در ماه رمضان، مردم در بالاترين نقطۀ مسجد الحرام مىايستادند و نيزهاى در پشت مقام؛ محل ربوه قرار مىدادند، در اين هنگام، امام در پشت نيزه مىايستاد و مردم پشت سر او قرار مىگرفتند؛ بهگونهاى كه برخى به دلخواه خود همراه امام نماز مىگزاردند و برخى ديگر مشغول طواف مىشدند و نمازشان را در پشت مقام اقامه مىكردند. اين روند ادامه داشت تا اينكه خالد بن عبدالله قسرى از سوى عبد الملك بن مروان، حاكم مكه شد. خالد در ماه رمضان به ائمۀ جماعت دستور داد تا جلو بروند و در خلف مقام نماز بگزارند؛ به اين ترتيب خالد بن عبدالله قسرى، صفوف پيرامون كعبه را به صورت دايره، مرتب كرد و اين بدان جهت بود كه قسمت بالايى مسجد، گنجايش جمعيت را نداشت و همين امر خالد را به چنين اقدامى وا داشت.
به خالد گفتند: طواف را به خاطر مسألهاى غير واجب، قطع مىكنى؟ ! وى در پاسخ ايشان گفت: براى حلّ اين مشكل، مردم در فاصلۀ هر دو ترويح، هفت بار طواف كنند. پس مردم در فاصلۀ دو ترويح، طواف هفتگانه به جا مىآوردند.
همچنين گفته شد: افرادى از نمازگزاران يا غير آنان، در انتهاى كعبه و پيرامون آن هستند كه از پايان طواف آگاهى ندارند و به همين خاطر خود را براى اقامۀ نماز آماده مىكنند، براى حل اين مشكل چه بايد كرد؟ خالد به خادمان كعبه دستور داد: فرياد تكبير سر دهند و بگويند: «الحمد لله و الله اكبر» و هر گاه در طواف ششم به ركن اسود رسيدند ميان دو تكبير، سكوت كنند؛ يعنى الله اكبر را بلافاصله بعد از الحمد لله نگويند تا مردمِ حاضر در حجر و اطراف مسجد الحرام؛ اعم از نمازگزاران و غير آنان، از آمادگى لازم بر خوردار شوند و از قطع شدن تكبير متوجه پايان طواف گردند. از آن پس، نمازگزاران، نمازشان را كوتاه و مختصر بهجا مىآوردند و پس از آن، بار ديگر نداى تكبير سر مىدادند تا طواف هفتگانه به پايان رسد و يكى از حضار با گفتن «الصلاة رحمكم الله» مردم را از آغاز نماز بعدى آگاه مىكرد.
ازرقى مىگويد: وقتى عطاء بن ابى رباح، عمرو بن دينار و ديگر عالمان اين منظره را مىديدند، به آن اعتراض نمىكردند.
ازرقى به نقل از ابن جريج مىنويسد: از عطا پرسيدم: اگر مردم حاضر در مسجد الحرام اندك باشند، آيا ترجيح مىدهى نماز را در پشت مقام بخوانند و صف واحدى را پيرامون كعبه تشكيل دهند؟
وى گفت: آرى، ترجيح مىدهم صف واحد باشد و آنگاه اين آيه را تلاوت كرد:
( وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْش. . .1 ) .2