41
غزوة قَرْقَرَة الْكُدْر:12
ابن سعد دربارۀ اين غزوه مىنويسد: «حامل پرچم پيامبر (ص) ، علىبن ابىطالب (ع) بود. . .»13 و جمعى از سيرهنويسان؛ چون طبرى،14 ابن سيدالناس،15 صالحى16 نيز مانند آن را آوردهاند.
غزوه اُحُد:
واقدى در آغاز نوشتهاش از غزوۀ اُحد، در بارۀ تعيين حمل كنندۀ پرچم مهاجرين از سوى پيامبر (ص) دو روايت آورده، كه در روايت نخست، على و در روايت دوم، مصعب بن عمير را پرچمدار معرفى مىكند.17 اما ابن اسحاق در اينباره مىگويد: پرچم به مصعب بن عمير، برادر بنى عبدالدار سپرده شد.18 بايد گفت منافاتى ميان اين گفتهها وجود ندارد؛ چراكه هر دو در اين غزوه پرچمدار بودهاند؛ ابتدا مصعب بن عمير پرچمدار بود و پس از كشته شدنش به دستور پيامبر اسلام (ص) پرچم به على (ع) سپرده شد.
ابن اسحاق ضمن سخن خود از كشته شدن مصعب، اينگونه مىنويسد: «وقتى مصعب كشته شد، پيامبر پرچم را به على بن ابىطالب سپرد.» 19 خليفۀ بن خياط با استناد به گفتۀ سعيد بن مسيب مىگويد: «پرچم در دست مصعب بن عمير، برادر ابن عبدالدار بن قصى بود، وقتى او كشته شد، پيامبر خدا آن را به على داد.»20
اين را ابن عبدالبرّ،21 ابن حزم،22 ابن قيم23 و ديگران نيز آوردهاند.
غزوۀ حمراء الأسد:
واقدى به نقل از جابر مىنويسد: پيامبر پرچمش را كه از جنگ اُحد به بعد باز نشده بود، خواست و آن را به على (ع) داد. واقدى در روايت دومى، با لفظ «يقال» آورده است كه آن را به ابوبكر سپرد.24 ابن سعد در بيان اين دو روايت، از استاد خود تبعيت كرده است.25 ابن سيدالناس26 و صالحى27 نيز مانند همان را آوردهاند.
بهنظر نگارنده، روايتىكه بر سپردن پرچم به على (ع) دلالت دارد، به واقعيت نزديكتر است؛ چرا كه پرچم در جنگ احد به دست او بود و چنانكه اهل سيره گفتهاند، غزوۀ حمراء الأسد نيز ادامۀ همين غزوه بوده است.
غزوۀ بنو قريظه:
ابن اسحاق در مورد غزوۀ بنوقريظه آورده است: وقتى جبرئيل، پس از غزوۀ خندق، خيانت، پيمانشكنى و نيرنگ بنىقريظه را آشكار ساخت و فرمان الهى حمله به آنها را به پيامبر خدا (ص) داد، آن حضرت از على (ع) خواست پرچمدار او در حمله به بنوقريظه باشد. على (ع) پرچم را تا نزديكى قلعههاى بنوقريظه برد، اما آنگاه كه كلام ناشايست دربارۀ پيامبر (ص) از آنها شنيد، برگشت و در راه پيامبر (ص) را ديد و گفت: «اى فرستادۀ خدا، نبايد به اين قوم خبيث نزديك شويد. پيامبر پرسيد: چرا؟ گويا از آنها چيزى عليه من شنيدهاى! گفت: آرى، اى پيامبر خدا. پيامبر فرمود: اگر مرا ببينند چنين نخواهند گفت.»28
از روايت واقدى چنين برداشت مىشود كه على (ع) پرچم را تا قلعه برد و پيامبر (ص) در آنجا به او ملحق شد. آنگاه كه على (ع) ايشان را ديد از ابوقتاده خواست پرچم را نگه دارد و خود دربارۀ آنچه از يهود شنيده، به پيامبرخدا گزارش دهد.29
گفتههاى ابن اسحاق مورد اجماع اهل سيره است؛ چراكه ابن عبدالبرّ،30 ابن حزم،31 ابنقيم،32 ابن كثير،33 ابن سيدالناس،34 ابن حجر35 و ديگران نيز آن را گفتهاند.
غزوۀ خيبر:
بخارى به نقل از سهل بن سعد روايت كرده است كه پيامبر خدا (ص) در روز خيبر فرمود: