37مسأله 2538: اگر مرد زنى را گول بزند كه از شوهرش طلاق بگيرد و زن او شود، طلاق و عقد آن زن صحيح است ولى هر دو معصيت بزرگى كردهاند.
با توجه به اينكه افراد مختلف به توضيح المسائل مراجعه مىكنند نه فقط فاضلان و اهل فن، تعبيرات مسائل بايد گويا و روشن باشد و سببِ به اشتباه افتادن مقلّدان نشود؛ از باب نمونه، در برخى رسائل توضيح المسائل آمده است:
غسل جنابت به خودى خود مستحب است و براى خواندن نماز واجب و مانند آن واجب مىشود.
بنده مكرر شنيدهام كه برخى اين مسأله را اشتباه فهميده و پنداشتهاند كه غسل جنابت - بدون جنب شدن - مستحب است و افرادى بدون اينكه جنب باشند، غسل جنابت كردهاند و آن را مستحب دانستهاند! مثل غسل جمعه كه مستحب است!
از اين رو، در برخى توضيح المسائلها - از جمله توضيح المسائل حضرت آيت الله صافى (دامت بركاته) - عبارت ذيل آمده كه بهتر است و موجب اشتباه مذكور نمىشود: «غسل جنابت براى تحصيل طهارت از جنابت مستحب است. 1
برخى از مسائل هم، چون سبب اشتباه مىشود؛ يا اساساً نبايد در توضيح المسائل ذكر شود و يا بايد با توضيح كافى همراه باشد؛ مثلاً در بيشتر توضيح المسائلها، ضمن كارهاى مكروه براى حائض آمده است: «خواندن قرآن [به جز آيات سجده يا سورههاى سجدهدار كه حرام است] براى حائض مكروه است» 2و بيشتر مردم مىپندارند كه چون مكروه است، پس نخواندن قرآن بر خواندن آن رجحان دارد! پس اگر مقصود از كراهت «اندك بودن ثواب» است، بايد توضيح داد و اصلاً چه لزومى دارد اين مسأله و مانند آن در رسائل عمليۀ عمومى ذكر شود. و شايد به همين دليل، اين مسأله در توضيح المسائل حضرت آيت الله بهجت (دامت بركاته) مذكور نيست.
البته در مثل اقتداى مسافر به حاضر و بالعكس، اختلاف نظر است و برخى كراهت آن را به معناى قلّت ثواب گرفتهاند، ولى فقيه محقّق، حضرت آيت الله شبيرى زنجانى معتقدند كه به معناى قلّت ثواب نيست، بلكه نماز فرادا بر اقتداى مسافر به حاضر و بالعكس رجحان دارد. 3
(24)
چند مورد سهوالقلم در عروه ديده مىشود كه در دو جا هيچ يك از محشّين و در يك جا، به استثناى دو نفر، ديگر حاشيه نگاران متذكر نشدهاند و خوب است در اينجا ياد شود:
الف) در بحث تكبيرۀ الإحرام، مسألۀ 12 آمده است:
ويستحبّ أيضاً أن يقول: . . . بعد تكبيرة الإحرام: «يا محسن قد أتاك المسيء، و قد أمرت المحسن. . .» . 4
در حالى كه در روايت، اين جملات، قبل از تكبيرۀ الإحرام وارد شده نه بعد از آن، و از حاشيه نگاران عروه - تا آنجا كه من ديدم - فقط دو نفر متعرض اين نكته شدهاند: از جمله حضرت آيت الله سيستانى (دامت بركاته) .
ب) در بحث مستحبات تشهّد، مسأله 4 آمده است:
يستحب في التشهد أُمور: «. . . الثاني: أن يقول قبل الشروع في الذكر: «الحمد للّه» أو يقول «بسم اللّه و باللّه و الحمد للّه و خير الأسماء للّه» أو «الأسماء الحسنى كلها للّه» . 5
درحالى كه در روايات «الحمد لله» در خصوص تشهد اول وارد شده است 6نه هر دو تشهد، مگر اين كه از باب مطلق ذكر در تشهد اول گفته شود، و نديدم كسى از حاشيه نگاران عروه متعرض اين نكته شده باشد. 7
ج) در كتاب حج گويد:
«صورة حجّ التمتّع على الإجمال: أن يُحرم في أشهر الحجّ من الميقات بالعمرة المتمتّع بها إلى الحجّ، ثمّ يدخل مكّة فيطوف فيها بالبيت سبعاً، و يصلّي ركعتين في المقام، ثمّ يسعى لها بين الصفا و المروة سبعاً، ثمّ يطوف للنساء احتياطاً