27باطل است. قسم سوم: صحيح است با شرايطى كه ذكر مىشود. . . .
- شكهايى كه در هر صورت نماز را باطل مىكند. . . .
- شكهايى كه باطل كنندۀ نماز نيست و نماز درآنها صحيح است، هشت صورت است. 1
ملاحظه مىشود با اينكه ايشان در ادامۀ سخن، مفهوم شك مبطل و غير مبطل را به كار ميبرد اما در آغاز، تعبيرش «شك باطل» و «شك صحيح» است.
مسامحۀ ديگر اين است كه: معمولاً شك در ركعات نماز را به سه دسته تقسيم مىكنند: 1. شكهاى باطل 2. شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد 3. شكهاى صحيح. در حالى كه درستتر آن است كه شكها به دو گروه تقسيم شود: الف) شكهاى مبطِل ب) شكهاى غير مبطِل؛ آنگاه شكهاى غير مبطل نيز به دو دسته تقسيم گردد:
الف) شكهايى كه نبايد به آنها اعتنا كرد ب) شكهايى كه سبب مىشود وظيفهاى بر عهدۀ نماز گزار بيايد (يا شكهايى كه موجب وظيفهاى مىشود) و مانند آن.
تعبيرهاى نادرست ديگر مانند «نماز مستحبى» نيز در توضيح المسائلها 2فراوان به كار ميرود، در حالى كه امروز در نثر فارسى مىگوييم: «نماز واجب» ، «روزۀ مكروه» و مانند آن، نه «نماز واجبى» و «روزۀ مكروهى» ! پس بايد بگوييم: «نماز مستحب» ، «غسل مستحب» و مانند آن، نه «نماز مستحبى» و. . . . خلاصه اين كه «يا» در چنين مواردى زايد است.
نمونۀ ديگر، مسامحهاى است كه در رسالههاى عمليۀ فارسى و توضيح المسائلها، در ترجمه فارسى سورۀ مباركۀ حمد رخ داده است. البته اين خطا منحصر به رسالههاى عمليه نيست، بلكه در اكثر قريب به اتفاق ترجمههاى فارسى قرآن كريم و بسيارى از تفسيرهاى فارسى هم ديده مىشود و آن اينكه آيۀ مباركۀ آخر سورۀ حمد: (غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّين) را چنين ترجمه كردهاند: «نه به راه كسانى كه غضب كردهاى برايشان، و نه آن كسانى كه گمراهاند» يا «نه كسانى كه برايشان غضب شده و نه گمراهان» و مانند آن.
چنانكه گذشت، در بيشتر ترجمههاى فارسى قرآن كريم اين اشتباه رخ داده است؛ از جمله ترجمههاى الهى قمشهاى، مجتبوى و معزّى و نيزسراج، خواجوى، ياسرى، پورجوادى، مصباح زاده، فارسى، كاويان پور، آيتى، اشرفى، فولادوند، هدايت، امامى و خرّمشاهى. تا آنجاكه بنده ديدهام، تنها مرحوم علاّمه شعرانى، مرحوم فيض الاسلام (رضوا الله عليهما) و جناب دكتر سيد على موسوى گرمارودى، اين آيه را درست ترجمه كردهاند.
توضيح آنكه چنانكه مفسّران گفتهاند، «غير» صفت يا بدل براى «الذين» است. بنابراين، واضح است كه ترجمۀ ياد شده خطا است. مرحوم امين الاسلام طبرسى مىنويسد:
«غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» بدل من «الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِم» علي معني أنّ المنعم عليهم هم الذين سلموا من غضب الله و الضلال، أو صفة علي معني أنّهم جمعوا بين النعمة المطلقة و هي نعمة العصمة، و بين السلامة من غضب الله و الضلال. . . .» 3
زمخشرى مىنويسد:
«غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» بدل من «الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِم» ، علي معني أنّ المنعم عليهم هم الّذين سلموا من غضب