6قرآن كريم، انجام ندادن حج را، با بودن شرايط، كفر دانسته است؛ وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعالَمِينَ . 1حج، وسيلۀ تقرّب به خدا و يكى از مهمترين شعارهاى اسلام است؛ زيرا در آن، بنا به گفتۀ شيخ الفقها - مؤلف جواهرالكلام - «اذلالٌ النفس واتعاب البدنِ» است. 2آدمى، در اين سفرِ روحانى، ترك لذات نفسانى و شهوات جسمانى مىكند و از مكروهات دورى مىگزيند. اين است كه مىگويند: حج رياضت نفسانى و عبادت بدنى است و شايد به همين جهت گفتهاند: «
إنّ الحجّ المبرور لا يدلُّه شَىءٌ ولا جَزاءَ لَهُ إلاَّ اْلجَنَّة » . 3كه مضمون آن در كتاب «وسائلالشيعه» 4آمده و به قول صاحب جواهر (رحمة الله) : «إنّه أفضل مِن عِِتْق سَبعين رَقَبَة» 5و اين مضمون را شيخ از كتاب «وسائلالشيعه» گرفته و روايت از امامصادق (ع) است. 6حج، پناهگاهى معنوى براى انسانهاست؛ زيرا آدمى با فرياد «لَبَّيك، اللّهُمَّ لَبَّيك» ، زمزمۀ عاشقانه و شورانگيز، از عمق روح و روان خود سر مىدهد و دردهاى درون خود را با خداى مهربان در ميان مىگذارد و با او راز و نياز مىكند و با گوشِ دل، نوازشهاى كريمانۀ «ربُّ البَيتِ» را مىشنود. «يَا رَبَّ البَيْت، البَيتُ بَيتُكَ وَالعَبْدُ عَبْدُكَ» .
آرى، با پناه بردن به خدا، آدمى آرامش روحى مىيابد و چون به خدا توكل مىكند، براى مبارزه با سختىهاى حيات آماده مىشود.
كسىكه حج بهجا مىآورد و مناسك حج را انجام مىدهد، بايد در او انقلاب روحى بهوجود آيد و روح خود را صفا بخشد و به فضايل اخلاقى و كمالات نفسانى متجلّى شود.
انسان حجگزار بايد افزون بر انجام آداب ظاهرىِ حج، به حقيقت نيز واقف گردد و به انجام دادن يك سلسله اعمال اكتفا نكند و بداند كه:
إِنَّ فى ذلِكَ لَذِكْرَى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهيد . 7حجگزاران بايد از بركاتِ حقايق حج برخوردار گردند و مصداق. . . لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ. . . 8شوند و بدانند كه كلمۀ «منافع» در آيه، شامل انواع خيرات است و تمام مسائل مادى و معنوى و دنيايى و آخرتى را در بر مىگيرد و سخن معروف پيامبرخدا را در حَجّةالوداع كه گفته است: « أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّ رَبَّكُمْ وَاحِدٌ وَ إِنَّ أَبَاكُمْ وَاحِدٌ، كُلُّكُمْ لآدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَابٍ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ وَ لَيْسَ لِعَرَبِىٍّ عَلَى عَجَمِىٍّ فَضْلٌ إِلاَّ بِالتَّقْوَى. . .» . 9در نظر داشته باشد و اتّحاد فكرى و ائتلاف قلوب را در نظر بگيرد و بداند كه اجتماع عظيم امّت اسلامى، در مكان واحد، كه همه از يك كتاب و يك پيامبر پيروى مىكنند، مىتواند نيرويى شكننده باشد و كوهها را از جا بركند و قدرتهاى مخالف را از پا درآورد.
حجگزار بايد سير روحى داشته باشد و نهتنها سير جسمى. حج بايد جان و روح را حركت دهد و از خاكدان طبيعت به كعبۀ