27كرده و نيز شهادت مىدهد براى كسى كه ميثاق و عهدى را كه خداوند از بندگان اخذ كرده است به آن حضرت ادا كند.
امّا اينكه حجر را مىبوسند و استلام مىكنند، علّتش آن است كه با اين وسيله، مردم تجديد عهد نموده، بيعت خود را بار ديگر تجديد مىنمايند و عهدى را كه از آنها در عالم ميثاق گرفته شده به آن ادا مىكنند، لذا در هر سال نزد حجر آمده و آن پيمان و ميثاق را با آن تجديد مىكنند مگر توجه نمىكنى كه وقتى به حجر رسيدى مىگويى: امانتم را اداء كرده و ميثاقم را تجديد نموده تا برايم شهادت دهى كه به عهدم وفا نمودم.
به خدا سوگند غير از شيعيان ما احدى آن عهد را وفا نمىكند و اساساً غير از ايشان هيچ كس آن عهد و ميثاق را نگه نداشته است.
و شيعيان هرگاه نزدش مىآيند ايشان را شناخته و تصديقشان مىكند و ديگران كه به حضورش مىرسند انكارشان كرده و در آنچه مىگويند تكذيبشان مىنمايد و جهتش آن است كه غير از شما شيعيان كسى آن امانت و عهد را حفظ و نگهدارى نكرده در نتيجه به نفع شما و بر ضد و ضرر ديگران شهادت مىدهد يعنى شهادت مىدهد كه شما به عهد وفا كرديد و غير شما آن را نقض و انكار كرده و به آن كفر ورزيدهاند و شهادت حجر در روز قيامت حجّت بالغۀ خداوند متعال بر ضدّ آنان است در روز قيامت حجر مىآيد در حالى كه تمام خلائق او را با آن صورت شناخته و انكارش نمىكنند، بارى هر كسى با آن در دنيا به عهدش وفا نمود و پيمان و ميثاق را با استلامش تجديد كرد و بدين وسيله نشان داد آن را حفظ كرده و نگاه داشته و امانت را به آن تحويل داده البته حجر بر نفعش شهادت مىدهد و هر كسى آن را انكار نموده و ميثاق را فراموش نموده قطعاً در حقّش شهادت به كفر و انكار مىدهد.
و امّا علّت اخراجش از بهشت:
آيا مىدانى اصل حجرالاسود چيست؟ راوى گويد: گفتم نه.
حضرت فرمودند: حجر فرشتهاى عظيمالشأن و از بزرگان ملائكه بوده و وقتى حق - عزّ وجلّ - از فرشتگان اخذ ميثاق كرد او اوّلين نفرى از فرشتگان بود كه اقرار نمود و ايمان آورد لاجرم بارىتعالى بر جميع مخلوقات امينش قرار داد و ميثاق خلائق را در او به رسم امانت قرار داد و از تمام مخلوقات اقرار گرفت كه نزد او در هر سال اقرار به ميثاق و عهدى كه خداوند از آنها