18انجام گناه و گفتگوهاى بىفايده و جرّ و بحثهاى بى ارزش اجتناب كنند.» 1مسائل معنوى و عرفانى حج، هرگز تمام شدنى نيست و رسيدن به مقامات عالى در حج، وقف احدى نيست بلكه بستگى به سعى و تلاش، همت و خلوص و سوز و گداز زائران دارد.
و زائر خانۀ خدا بايد بداند اگر كسى در اين بُعد از حج، كه مهمترين ابعاد حج است، موفق نگردد، در ابعاد ديگر هم چندان موفق نخواهد شد؛ چنانكه حضرت امام خمينى قدس سره، احياگر حجّ ابراهيمى - محمدى، در اين باره مىگويند: «تحصيل ابعاد ديگر، در گرو تحصيل بُعد معنوى حج است. بُعد سياسى و اجتماعى حج حاصل نمىشود، مگر آنكه بُعد معنوى و الهى آن جامۀ عمل بپوشد.» 2بنابراين، حاجى نبايد تنها اين بدن را از راه دور حركت داده و به ميقات و مطاف و مسعى و عرفات و مشعر و منا رساند، اما با جان خالى از معارف آسمانى و دست تهى از بهرۀ معنوى حج، با كيفهاى پر از عروسك و اسباببازى برگردد؛ 3«فَوا أَسفاه مِن خجلتي وَافْتضاحي» . 4كسى كه با پا به كعبه رود، با پا طوافش كند و آن كس كه با دل رود، با دل طواف مىكند.
حاجى اگر در موسم حج به خود نپردازد و از خودبينى رها نشود و به خودسازى همت نگمارد و از احرام تا حلق و تقصير و طواف، خود را از آلودگىها خلاصى نبخشد، كى مىتواند؟ !
اگر پيش و پس از حج متحوّل نشود، پس كى. . . ؟ حج فراموش كردن خود در راه خدا و ذوب شدن «من» ، در «ما» است.
2 - بعد فرهنگى حج
موسم حج، علاوه بر رسيدگى به امور معنوى، يكى از مناسبترين ايام براى مبادلۀ فرهنگى و انتقال ارزشها در ميان مسلمانان جهان است كه آثار و بركاتى از اين راه نصيب اسلام و مسلمين مىگردد و سبب رشد و شكوفايى زائران خانۀ خدا را فراهم مىآورد؛ زيرا كه ايمان و بينش دينى حجگزار در گذرگاههاى حج، از ناخالصىها جدا و اصلاح مىگردد و در نتيجه، حجگزار به فرهنگ ناب محمدى دست مىيابد؛ چون حج، دورۀ عملىِ آموزش دين براى هر زائر است و تا مسلمان آن را در تمام عمر دست كم يك بار پياده نكند، به حقيقت ايمان نمىرسد. از اين رو، گفتهاند: «تارك حج در صف يهود و نصارى قرار مىگيرد.» 5و در