13خالص از هرگونه مظاهر شرك و كفر پاك سازد و آنگاه دعوت عمومى كند تا طواف و نماز و ساير اعمال حج فقط براى او انجام پذيرد؛ يعنى اگر در گوشه و كنار جهان، انواع و اقسام كنگرهها و اجتماعات براى اهداف خاصى تشكيل مىگردد، هدف از كنگرۀ جهانى حج، سير الى اللّٰه و حضور در ميهمانسراى الهى و رسيدن به مقام قرب خداوند و آزاد شدن از هرگونه وابستگى و غل و زنجيرهايى است كه به دور خود كشيده است؛ چه اينكه خانۀ خدا توصيف به عتيق 1شده است و طواف پيرامون خانۀ عتيق بايد سبب آزادى از بند عبوديت غير خدا شود؛ چنانكه ذبح و قربانى هم بايد موجب رهايى انسان گردد، كه خداوند متعال دربارۀ قربانى مىفرمايد: گوشتها و خونهاى قربانى به خدا نمىرسد، بلكه آنچه به خدا مىرسد تقوى و پرهيزكارى شماست. 2يعنى هدف از اين سفر الهى، كسب تقوى و توشۀ معنوى است؛ چنانكه فرمود: « (در اين سفر) زاد و توشه تهيه كنيد كه بهترين زاد و توشه پرهيزكارى است. اى صاحبان عقل و خرد، از من بپرهيزيد.» 3بديهى است، تنها صاحبان عقل و خرد از اين سفر كسب تقوى مىكنند و با پيمودن مدارج تقوى، به مقام قرب الهى مىرسند؛ چه اينكه اگر تقوى به خدا مىرسد؛ . . . يَنٰالُهُ التَّقْوىٰ مِنْكُمْ. . . نفس متقى هم به خدا مىرسد؛ چنانكه استاد آيتاللّٰه جوادى آملى در توضيح آيه فرمود:
تقوى، با نفسِ متقى متّحد است و نفس متقى به خدا مىرسد و ممكن نيست كه تقوى به خدا برسد اما متقى نرسد. پس گوارا باد بر حجگزارى كه قربانىاش براى خدا باشد و غير خدا را در آن نبيند تا تقوايش به خدا برسد و در نتيجه، خودش نيز به خدا برسد و شايد بهخاطر همين تقواى ارزشمند و «موعود به» در نحر است كه روز نحر را «حج اكبر» خواندهاند 4و اينكه در تفسير آيۀ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ. . . 5به ملاقات با امام معصوم اشاره شده، شايد به اين جهت باشد كه زائرِ متقى با قربانى به خدا مىرسد و آلودگىهاى روح را با ملاقات با حجت خدا برطرف مىكند؛ چنانكه امام صادق عليه السلام در اين زمينه فرمودند: «بايد آلودگىهاى روح و جان را در ملاقات با امام برطرف نمايند.» 6حضرت ابراهيم عليه السلام نيز با طى اين منازل و مراحل حج، به مقام والاى امامت نايل شد.
از آيات ديگرى كه دلالت بر بُعد معنوى و عرفانى حج دارد، آيهاى است كه اشاره به