81است، و بندگان فرمانبردار او از خشم او در امانند، و او به حال بندگان ناظر و گواه است، گواهى مىدهم كه عيسى فرزند مريم، روحى ازجانب خدا و كلمه ايست كه در رحم مريم زاهد و پاكدامن قرار گرفته است. خداوند با همان قدرت و نيرويى كه آدم را بدون پدر و مادر آفريد، او را نيز بدون پدر در رحم مادرش پديد آورد. من تو را به سوى خداى يگانه كه شريك ندارد دعوت مىكنم، و از تو مىخواهم كه هميشه مطيع و فرمانبردار او باشيد و از آيين من پيروى نماييد؛ ايمان به خدايى آوريد كه مرا به رسالت خود مبعوث فرمود. زمامدار حبشه آگاه باشد كه من پيامبر خدا هستم. من شما و تمام لشكريانت را به سوى خداى عزيز دعوت مىكنم؛ و من به وسيله اين نامه و اعزام سفير به وظيفه خطيرى كه برعهده داشتم عمل كردم و تو را پند و اندرز دادم، بنابراين اندرز مرا قبول كن. درود بر پيروان هدايت.»
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله عنايت ويژهاى به زمامدار حبشه داشت. چون اين زمامدار مسيحى، مسلمانان را، كه از شرّ كفار مكه در آزار و اذيت بودند، در كشور خود پناه داد و حمايت خاص خود را نسبت به آنان مبذول داشت. پيامبر، نامۀ خود را با سلام آغاز كرد و شخصاً به زمامدار حبشه درود فرستاد ولى در نامههاى ديگر درود شخصى به «كسرى» ، «قيصر» و «مقوقس» ، زمامداران ايران، روم و مصر نفرستاد؛ بلكه نامه را با درود كلى: «سلام بر پيروان هدايت» آغاز كرده است. ولى در اين نامه، شخصاً به زمامدار حبشه سلام فرستاده و نسبت به او احترام خاصى نسبت به ساير زمامداران معاصر وى، قائل شده است.
عكس العمل نجاشى، زمامدار حبشه
نجاشى بيشترين پذيرش و انعطاف را نسبت به اسلام نشان داد. او دعوت پيامبر را پذيرفت و مسلمان شد، ولى در مورد اعلام عمومى دعوت به مردم حبشه، به فرستاده پيامبر صلى الله عليه و آله چنين گفت:
«من حاضرم، نبوت وى را براى عموم مردم اعلام كنم، ولى از آنجا كه فعلاً زمينه براى اعلام آماده نيست و نيروى من كم است؛ بايد زمينه را آماده ساخت، تا دلها به سوى اسلام متوجه گردد. اگر براى من امكان داشت، هم اكنون به سوى پيامبرتان مىشتافتم.» 1نجاشى نامهاى نيز به پيامبر صلى الله عليه و آله نوشت و صريحاً به مسلمان شدن و قبول دعوت حق