38على عليه السلام فرمود: «الإخلاص ملاك العبادة» ؛ 1«اخلاص، معيار و ملاك عبادت است» .
به سخن ديگر؛ قبولى هر عمل قربى بندگان الهى، مشروط به برخوردارى آن، از خصلت زيباى «اخلاص» است.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مىفرمايد: «إذا عملت عملاً فاعمل للّٰهخالصاً لأنّه لا يقبل من عباده الأعمال إلّاما كان خالصاً» ؛ 2«هرگاه كارى كردى، آن را تنها براى خدا انجام ده؛ زيرا او، تنها اعمال خالص بندگانش را مىپذيرد.»
بىترديد، فريضۀ ارزشمندِ حج، از اين قاعده مستثنى نيست؛ بلكه مىتوان گفت:
وابستگى آن به اخلاص، امرى اجتنابناپذير است؛ زيرا هدف غايى در اين سفر، راه يافتن به محضر پروردگار و مشاهدۀ جمال محبوب است.
امام سجّاد عليه السلام، به وقت ملاقات با «شبلى» 3از وى پرسيد: «فَحِينَ وَصَلْتَ مَكَّةَ نَوَيْتَ بِقَلْبِكَ أَنَّكَ قَصَدْتَ اللَّهَ؟ قَالَ: لاَ، قَالَ عليه السلام: فَمَا دَخَلْتَ الْحَرَمَ وَ لاَ رَأَيْتَ الْكَعْبَةَ وَ لاَ صَلَّيْتَ.
ثُمَّ قَالَ: طُفْتَ بِالْبَيْتِ وَ مَسِسْتَ الْأَرْكَانَ وَ سَعَيْتَ؟ قَالَ: نَعَمْ. قَالَ عليه السلام: فَحِينَ سَعَيْتَ، نَوَيْتَ أَنَّكَ هَرَبْتَ إِلَى اللَّهِ» ؛ 4«آنگاه كه به مكه رسيدى با قلب خود نيّت خدا را داشتى؟ . . . آيا وقتى به سعى پرداختى، بر آن بودى كه بهسوى خدا بگريزى؟»
امام خمينى قدس سره نيز - با الهام از اينگونه گفتار ائمّه عليهم السلام - فرمود:
«لبيكهاى مكرر از كسانى حقيقت دارد كه نداى حق را به گوش جان شنيده و به دعوت اللّٰه تعالى به اسم جامع 5جواب مىدهند. مسأله، مسألۀ حضور در محضر است و مشاهدۀ جمال محبوب. گويى گوينده از خود در اين محضر بىخود شده و جواب دعوت را تكرار مىكند. و دنباله آن سلب شريك به معناى مطلق 6آن مىنمايد، كه اهل اللّٰه مىدانند، نه شريك در الوهيت فقط. . .» 7در گفتار ديگرى فرمود:
«مهم آن است كه حاج بداند كه كجا مىرود و دعوت كى را اجابت مىكند و ميهمان كيست، و آداب اين ميهمانى چيست؛ و بداند هر خودخواهى و خودبينى با خداخواهى مخالف است و با هجرت الى اللّٰه مباين و موجب نقص معنويت حج است.» 8