25وقوف مقام ابراهيم عليه السلام از ديگر اركان حج است كه همراه با نماز مقام مىباشد. اين عمل اشاره به آن دارد كه انسان بايد به تمام اوامر الهى وقوف كند و به هنگام نماز، نيّت كند كه نمازى همانند نماز ابراهيم عليه السلام به جاى آورد. نماز ابراهيم عليه السلام توحيد محض است. نماز ابراهيم عليه السلام طاعت صرف است و نماز ابراهيم عليه السلام خلوص كامل است و به فرمودۀ امام سجاد عليه السلام: اگر چنين وقوف و نمازى نداشته باشد، حج حقيقى و حج انفسى به جاى نياورده است. 1امام صادق عليه السلام دربيانى گهربار، سر طواف را چنين بيان فرمود: «طُفْ بِقَلْبِكَ مَعَ الْمَلاَئِكَةِ حَوْلَ الْعَرْشِ كَطَوَافِكَ مَعَ الْمُسْلِمِينَ بِنَفْسِكَ حَوْلَ الْبَيْتِ» . 2اسرار سعى
به هنگام سعى، بايد طهارت كامل داشت و طهارت ظاهرى اشاره به طهارت باطنى دارد و آنكه اهل طهارت قلبى است، مىتواند با حقيقت قرآن در تماس باشد و از آن بهره گيرد؛ فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ لَايَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ. 3
همچنين به هنگام سعى ميان صفا و مروه، غير از حمد و ثناى الهى، دعاهاى فراوانى است كه انسان را به ياد قيامت، تنهايى قبر، غربت محشر و تضرّع و زارى مىاندازد.
سرّ مهم سعى و تردد ميان صفا و مروه، تردّد ميان ملك و ملكوت است. 4انسان براى خدمت به عالم ملك مىآيد و براى شهود جناب حق به عالم ملكوت وارد مىشود. عرفان، نوعى سلوك است و سلوك نوعى حركت، لذا عرفان با سكون و ايستايى سازگار نيست.
سلوك عرفانى يا به تعبيرى سفر معنوى، چهار گونه است؛ يكى از مباحث عرفانى اين است كه سالك داراى چهار سفر است. 5سفر اول، «سفر از خلق به حق» . سفر دوم، «سفر از حق به حق» به كمك تن است. سفر سوم، «سفر از حق به سوى خلق» به كمك حق است و سفر چهارم «سفر از خلق به سوى خلق» به كمك حق است. سعى ميان صفا و مروه كه تردّد ميان ملك و ملكوت است، ناظر به سفر اول و سفر سوم عرفانى است. سفر اول كه پيمودن منازل و مقامات عرفانى است وصول به مقام ولايت است كه باطن هستى است و سفر سوم تنزّل از مقام ربوبى است كه حاصل آن مقام انبأ مىباشد؛ لذا نتيجۀ سفر اول، كه سعى اول است، كسب مقام ولايت مىباشد و حاصل سفر سوم كه سعى دوم است، تحصيل مقام انبأ و نبوت مىباشد. در ضمن