9وارد شدن حيوانات به آب هنگام تشنگى (كنايه از غايت ميل و رغبت است بهسوى آن) ، «وَ يَأْلَهُونَ إِلَيْهِ وُلُوهَ الْحَمَامِ» سخت اشتياق مىرسانند به آن خانه، چون شدّت شوق كبوترانى كه در آن خانه هستند، نزد خروج ايشان از آن، «وَجَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلاٰمَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ» گردانيد آن خانه را، حقّ سبحانه و تعالى، نشانه از براى فروتنى ايشان جلالت و بزرگى خود را، «وَ إِذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ» و تصديق نمودن و اعتقاد كردن ايشان بر سلطنت و بزرگوارى او، «وَ اخْتَارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمَّاعاً أَجَابُوا إِلَيْهِ دَعْوَتَهُ» و اختيار كرد و برگزيد از ميان خلايق خود، شنوندگان را كه اجابت نمودند به جانب او خواندنِ او را، «وَ صَدَّقُوا كَلِمَتَهُ وَ وَقَفُوا مَوَاقِفَ أَنْبِيَائِهِ وَتَشَبَّهُوا بِمَلاَئِكَتِهِ الْمُطِيفِينَ بِعَرْشِهِ» وتصديق نمودند كلمۀ او را، و ايستادند مطيعان حضرت منّان به اداى مناسك حج و ساير اعمال آن، به جاى ايستادن پيغمبران او (كه مواقف و مناسك حج است) ، و شباهت رسانيدن به ملائكۀ مقرّبين كه طواف كنندگانند بر گِرد عرش اعظمِ او، (وجه شباهت طواف است و ترك لذّات نفسانيّه و دنيويّه از جميع ما يلزم تركه؛ چنانچه در ملائكه ارتكاب به لذّات دنيّۀ دنيويّه نيست) ، «يُحْرِزُونَ الْأَرْبَاحَ 1فِي مَتْجَرِ عِبَادَتِهِ وَ يَتَبَادَرُونَ عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ» جمع مىكنند حاجيان و زائران، سودها را به جهتِ سرمايۀ ايمان، در تجارتخانۀ عبادتِ او، و مىشتابند نزد حج كردن، به مكان وعدۀ مغفرت و آمرزش او، «وَجَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لِلْإِسْلاٰمِ عَلَماً وَ لِلْعَائِذِينَ حَرَماً» و گردانيد آن خانه را حقّ (سبحانه و تعالى) نشانه براى دين اسلام و از براى پناهبرندگان بر آن موضع محرم حرمى، «فَرَضَ حَقَّهُ وَ أَوْجَبَ حَجَّهُ وَ كَتَبَ عَلَيْكُمْ وِفَادَتَهُ» و واجب نمود حجّ آن را و لازم گردانيد حقّ آن را و متحتّم ساخت معرفتِ آن را و فرض كرد بر شما آمدن به نزديك آن را بهجهت طلب فضل و صواب از حضرت او، فَقَالَ سُبْحَانَهُ: وَ لِلّٰهِ عَلَى النّٰاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطٰاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّٰهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعٰالَمِينَ» . 2و 3
2 - و جناب امير عليه السلام كه باب مدينۀ علم و حكمت است، مىفرمايد: آيا نمىبينيد كه خداوند عالم امتحان فرمودند اوّلينِ از زمانِ آدم را تا آخرين از اين عالم، به احجار چند كه نه ضرر مىرساند و نه نفع و نه چشم ديدن دارد و نه گوش شنيدن؟ پس چنين محلّى را كه همۀ آن سنگ است، بيتالحرامِ خود گردانيد، پس او را در جايى قرار داد كه سختترين و صعبترين بقعههاى زمين است و خاكش كمتر از همۀ قطعههاى زمين و بارانش كمتر و عيش او (آن) از همۀ بطون ارض تنگتر و آبش از همۀ محلهاى زمين كمتر، ميان كوههاى پست و