58مرحوم سيدبن طاووس، كه وفاتش در پنجم ذو القعده، سنه 664 بوده است، چطور تصوّر دارد كه اين فقرات را از ابن عطاءاللّٰه، كه وفاتش در جمادى الآخره، سنۀ 709 بوده است، اخذ كند و به حضرت نسبت دهد؟ ميان زمان ارتحال اين دو نفر، چهل و چهار سال و هفت ماه فاصله است و سيد بدين مدت؛ يعنى قريب نيم قرن پيش از انشاكننده اين دعاها رحلت نموده است. بنابراين، در اينجا بهطور حتم بايد گفت: الحاق اين فقرات به دعاى امام در روز عرفه، در كتاب اقبال، پس از ارتحال سيد تحقّق يافته است. بنابراين، احتمال دوم علاّمۀ مجلسى بهطور يقين به تعيّن مبدّل مىگردد و احتمال اولِ او، كه شايد در بدو امر در كتب بعضى از آنان آمده است و ابن طاووس در كتاب اقبال با غفلت از حقيقت حال نقل كرده است، نادرست خواهد شد. حاشا و كلّا كه سيد، با آن عظمت مقام، كلام عارفى را از كتابى اخذ كند و بردارد به دنبال دعاى امام بگذارد و اسناد و انتسابش را به امام بدهد. شاهد بر اين، عدم ذكر سيد در كتاب مصباحالزائر و عدم ذكر آن در نسخههاى عتيقه از اقبال است؛ يعنى اين نسخهها در زمان حيات سيد بوده است و پس از وفاتش بدان الحاق نمودهاند، اما چون مجلسى از كتاب حكم عطائيه بىاطلاع بوده است، و از مؤلف آن و از زمان تأليفش خبر نداشته است، لهذا به چنين اسناد اشتباهى درافتاده است.
از سخنان علاّمه مجلسى، دانسته مىشود گذشته از مرحوم سيد، كه در مصباح دعا را بدون ذيل نقل كرده، مرحوم كفعمى هم آن را بدون ذيل آورده است.
و اما اشتباه مرحوم محدّث قمى، آن است كه پس از آن كه ايشان كه خبرۀ فن و تأليف و بحث و فحص هستند، كلام علامۀ مجلسى را در بحارالأنوار ديدهاند كه فرموده است: «اين فقرات از دعا در نسخ عتيقه كتاب اقبال يافت نشده است» ، چرا در مفاتيحالجنان فرمودهاند: «وليكن سيد بن طاووس در اقبال بعد از يٰا رَبِّ يٰا رَبِّ يٰا رَبِّ، اين زيادتى را ذكر فرموده است؟» زيرا كه اين عبارت، اسناد دعا را به سيدبن طاووس مىرساند. ايشان بايد فرموده باشند: «در بعضى از نسخ كتاب اقبال كه عتيقه نيستند، اين زيادتى ديده شده است.»
حاصلسخن آناست كهاين دعادعاى بسيارخوب با مضمون رشيق و عالىاست و خواندن آن در هر وقت مساعدى كه حال اقتضا كند - نه با تكلف - مغتنم و مفيد مىباشد، اما اسناد آن به حضرت سيدالشهدا عليه السلام جايز نيست وَالْحَمْدُ للّٰهِِ أَوّلاً وَآخِراً وَظٰاهِراً وَبٰاطِناً» . 1