53بودند، روز جمعه [ را ] نهم ذى حجه گرفته، با سايرين در عرفات وقوف نمودند. ولى باز عدهاى عمل به احتياط نموده، شب بعد به مشعر رفتند و مأموران شهربانى آنها را مجبور به مراجعت نموده، به آنها توهين كردند.
. . . مجلۀ المصور، از انتشارات «دارالهلال» مصر در اين باب شرحى اغراقآميز نوشته است كه بعضى قسمتهاى آن كاملاً مخالف با حقيقت است (قطعه روزنامه و ترجمۀ آن براى مزيد استحضار به ضميمه تقديم مىگردد) .
به طورىكه عرض شد، تقاضاى حضرت آيتاللّٰه كه صورت محرمانگى كامل داشت و معلوم نيست به چه علّتى مأمورين محلّى خبر آن را - ولو اينكه مجله جريان را مطابق با واقع ننوشته است - به مجلۀ مزبور دادهاند؟ !
اجازۀ وقوف جداگانه براى ايرانيان نبود، پاسخ امير هم مطابق شرحى بود كه به عرض رسيد و اظهاراتى كه مجله به امير نسبت داده است، داير بر اينكه:
«دولت سعودى به هيچ وجه اجازه نمىدهد يكى از مسلمانان بدين كشور بيايد و قانونى غير از قانون معمول در اين كشور را بر حكومت محلى تحميل نمايد و دولت به كاشانى و ديگران اجازه نخواهد داد يك دقيقه پس از حركت حجّاج از عرفات در آنجا بمانند و اگر وى با اين ترتيب موافقت نكند طوعاً يا جبراً [ با ] يكى از هواپيماها او را به كشورش بازگشت خواهد داد» به كلّى عارى از حقيقت است.
مجلّۀ «المصوّر» چاپ مصر شمارۀ 1458 مورّخ 19 سپتامبر 1952 (28/6/1331) در ضمن مقالهاى كه راجع به اوضاع عمومى حجّ منتشر كرد، راجع به حضرت آيتاللّٰه كاشانى چنين نوشت:
بحران و تهديد
«پيشواى دينى مشهور ايران، «آيتاللّٰه كاشانى» يكى از حجّاج امسال بيتاللّٰه الحرام بود ولى او بدون اينكه تعمّدى در كار باشد، بحرانى به وجود آورد. . . .
. . . جريان مهمى پيش آمد كه كم مانده بود به بحران شديد و خطرناكى كشيده شود. بدين ترتيب كه همراهان آيتاللّٰه كاشانى به مقامات محلّى سعودى اطلاع دادند كه روز وقوف عرفات در