10بديهى است كه چون بهترين اعمال دشوارترين آنهاست (أَفْضَلُ الأَعمالِ أَحْمَزُهٰا) ، 1حجّ پياده و با پاى برهنه، با فضيلتتر و در مراعات ادب حضور، برتر از صورِ ديگرِ حج است. اضافه بر آن، پياده راه رفتن، شعار محرومان و مسكينان است و پياده و با پاى برهنه آهنگ خانۀ خدا كردن، در حقيقت خود را به زىّ آنان در آوردن است كه نزد خدا محبوبتر مىباشد.
حجّ صورى و حجّ معنوى
حجّ در حقيقت آهنگ حرم الهى است تا با حركت از اطوار نفس به عقل، خدا را مشاهده كند و بدو ملحق شود. در اين راه به راهنمايى محتاج است كه داناى راه و آگاه به علم طريقت باشد. به قافلهاى و زاد و توشهاى نيازمند است كه علم و تقوا باشد و مركبى لازم دارد كه صبر باشد. سالك در اين سفر بايد مانند شتر باشد كه بار سنگين حمل مىكند، كم مىخورد و بر گرسنگى صبور است، و تحمّل تشنگى و طول سفر و سختى آن را دارد و در برابر كوچك و بزرگ منقاد و مطيع است. سالك نيز بايد كم حرف، زياد روزهدار، بدون احساس خستگى از شركت اعمال باشد. در آغاز حج، خود را از گناهان پاك گرداند، از طبايع بشرى خارج كند، از دنيا و احكام آن و شأن و اعتبارى كه از خلق خدا دارد، جدا شود. در خلوت به رياضت بپردازد و به ديدار مردان خدا و زيارت آثار پيامبران و اوليا و صالحان برود و عبادات واجب را به طور كامل بجا آورد. 2عارف سبزوارى، در ابياتى كه مىآيد، به تفصيل تفاوتهاى حج صورى و حج معنوى را بدينگونه بر شمرده است:
للقلب حجّةٌ كما للقالبِ