7«و براى رسيدن به مغفرت پروردگارتان، از يكديگر پيشى بگيريد.»
اسْتَجِيبُوا لِلّٰهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذٰا دَعٰاكُمْ لِمٰا يُحْيِيكُمْ. . . 1
«دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد، آنگاه كه شما را به سوى چيزى مىخوانند، كه اين، موجب حيات شما است.»
طواف كعبه
محيىالدين بعد از بيان چگونگى آغاز طواف و اذكارى كه در حين طواف بايد گفته شود، به بيان بعضى از اسرار و حالات آن پرداخته، مىگويد: آنكه دور كعبه طواف مىكند بايد چنين فرض كند كه پيرامون عرش الهى مىگردد و با طائفين حولالعرش همنوا مىشود. آنانكه قرآن در حقشان فرموده است:
وَ تَرَى الْمَلاٰئِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِيلَ الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعٰالَمِينَ. 2
«و فرشتگان را مىبينى كه پياده پيرامون عرش مىگردند. خدايشان را تسبيح مىگويند و به حمد او مشغولند و ميانشان به حق حكم شده و گفته مىشود همۀ حمد مخصوص خداوند، پروردگار عالميان است.»
وى سپس به علاقۀ حاجيان به كعبه اشاره كرده، مىگويد: كعبه نيز زبان حالش تقاضاى طواف از حاجى است؛ يعنىاگر حاجى علاقمند طواف پيرامون كعبهاست وكعبه نيز همانند او به وى علاقمند است. سپس به بيان مكاشفۀ خود با كعبه و زمزم پرداخته و گفته است:
«روزى به كعبه نگاه مىكردم، ديدم كه كعبه از من مىخواهد به گِردش طواف كنم و زمزم را ديدم كه از من مىخواست تا از آبش بنوشم. اين خواهش كعبه و زمزم به جهت شدّت علاقۀ آنها به مؤمن است كه مىخواهند هر چه زودتر به آنها متّصل شوند.»
محيىالدين مىگويد:
«خواهش كعبه و زمزم يك خيال نيست بلكه صداى اين خواستن بهگوش شنيده