35تشويق مىكند كه آن را انجام دهند.
وانگهى، احساس گناه و يا گناهىكه آيه آن را «جناح» ناميده است، بدين منظور آمده است كه حالت برخى از آن مردم را براى ما حكايت كند و آيه هم با اين هدف نازل شد كه دلها را از اين حالت نگهدارد و آن را از اين دلها دفع كندوبدينسببنازل نشد كه اصل وجوب سعى را مورد بحث و بررسى قرار دهد؛ زيرا در اصل وجوب سعى ميان صفا و مروه، هيچگونه ابهامى وجود ندارد و اگر هم اندكى ابهام داشت، قسم نخست آيه آن را بر طرف ساخت و بر وجود و ثبات سعى تأكيد كرد و عبارت فلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ تنها بدين منظور آمد كه آن حالت احساس گناهى را كه آن گروه گرفتارش شده بود، برطرف سازد و بيان كند كه هيچ گناهى بر شما نيست و شما يكى از واجبات و اعمال حج و عمره را انجام مىدهيد و وجود دو بت و يا عواملى ديگر كه موجب احساس گناه مىشود، هيچ زيانى بر اين عمل نمىرساند. البته، مادام كه نيتهاى شما درست و خالص باشد و هدفتان از انجام آن، تنها نزديك شدن به خدا باشد، نه چيز ديگر.
طبرى گويد: اگر كسى بگويد: دليل آوردن اين سخن: فلَا جُنَاحَ عَلَيْهَ. . .
چيست؟ در حالى كه شما پيشتر گفتيد:
سخن خداوند: إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ. . .
هرچند در ظاهر خبر است، ليكن در معنا، امر به طواف ميان آن دو كوه مىباشد.
بنابراين، چگونه اين جمله، امر به طواف است، در حالى كه پس از آن مىگوييد:
فَلَا جُنَاحَ. . . ؟ امر به طواف ميان صفا و مروه و روا بودن طواف ميان آن دو، با يكديگر جمع نمىشود.
در پاسخ اين پرسش بايد گفت:
وقتى كه پيامبر صلى الله عليه و آله عمرةالقضاء را انجام داد، گروهى از مسلمانان كه در دوران جاهليت ميان صفا و مروه طواف مىكردند، دچار هراس شدند و گويى احساس گناه مىكردند. لذا عبارت فَلَا جُنَاحَ. . . آمد تا برداشت و تفسير آنان را تصحيح كند؛ زيرا آنان مىپرسيدند: آيا سعى درست است يا نه و آيا در آن گناه هست و يا گناهى نيست؟ 1از اين رو، اين قسمت دربارۀ اصل سعى سخن نمىگويد. چه، سعى يك عملثابتو واجب است كه هيچ ترديدى در آن وجود ندارد و يكى از شعائر مقدس ابراهيم در حج و عمره مىباشد.
بنابراين امكان ندارد كه دربارۀ آن به