18كرديم و لذا خداوند اين آيه را فرو فرستاد: إِنَّ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةَ. . . .
نيز از انس نقل شده است: ما طواف ميان صفا و مروه را دوست نمىداشتيم؛ زيرا اين دو از شعائر قريش در دوران جاهليت بودند و يا اينكه طواف ما ميان اين دو، از كارهاى دوران جاهليت بود و بدين سبب، ما آن را در دوران اسلام رها كرديم. بنابراين، خداوند اين آيه را فرو فرستاد.
4- از عايشه نقل شده كه گفت: اين آيه دربارۀ انصار نازل شد. آنان مناة را زيارت مىكردند و مناة در كنار «قُديد» بود و بر ايشان دشوار مىنمود كه ميان صفا و مروه طواف كنند. زمانى كه اسلام آمد، آنان در اين باره از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پرسيدند و خداوند اين آيه را فرو فرستاد. نيز از عايشه نقل شده كه گفت:
اين آيه دربارۀ گروهى از انصار فرو فرستاده شد، آنان هرگاه مىخواستند قربانى كنند براى مناة در دوران جاهليت قربانى مىكردند و بر ايشان روا نبود كه ميان صفا و مروه طواف كنند و زمانى كه به همراه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به حج آمدند، اين موضوع را با او يادآورى كردند. پس خداوند اين آيه را نازل كرد.
5 - عمرو بن حبيش مىگويد: از ابن عمر دربارۀ اين آيه پرسيدم. او گفت: به نزد ابن عباس برو و از او بپرس كه او به آنچه خداوند بر محمد صلى الله عليه و آله فرو فرستاده، از همه داناتر است. پس من به نزد وى آمدم و از او پرسيدم. او گفت: بر روى صفا بتى بوده است به صورت مردى كه به او «أساف» مىگفتند و بر بالاى مروه بتى بوده است به صورت زنى كه او را «نائله» مىخواندند. اهل كتاب مىپنداشتند كه اين دو در كعبه زنا كردند و لذا خداوند آنها را به صورت دو سنگ در آورد. آن دو را بر بالاى صفا و مروه نهادند، تا وسيلۀ عبرت ديگران شود.
ليكن وقتى كه مدت آنها به درازا كشيد، مردم به جاى خدا به پرستش آنها پرداختند. مردم دوران جاهليت، هرگاه ميان صفا و مروه طواف مىكردند، بر اين دو بت دست مىكشيدند. زمانى كه اسلام آمد و بتها شكسته شد، مسلمانان به خاطر وجود بت پرستى، درگذشته، دوست نداشتند كه ميان اين دو كوه طواف كنند.
از اين رو خداوند اين آيه را فرو فرستاد.
6 - اما سُدى گفته است: در دوران جاهليت، شياطين ميان صفا و مروه در شب آواز مىخواندند و ميان آن دو،