19خدايانى (بتهايى) بودند. زمانى كه اسلام پيروز شد، مسلمانان گفتند: اى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، ميان صفا و مروه طواف نمىكنيم؛ زيرا اين كار شرك است و ما آن را در جاهليت انجام مىداديم.
بنابراين، خداوند اين آيه را فرو فرستاد. 17 - در بخارى از ابوبكر بن عبدالرحمن نقل كرده كه گفت: اين آيه دربارۀ دو گروه نازل شده است: دربارۀ كسانى كه از طواف ميان صفا و مروه در دوران جاهليت خوددارى مىكردند و نيز كسانى كه به طواف ميان آن دو در دوران اسلام نمىپرداختند، آنهم به اين دليل كه خداوند به طواف خانه فرمان داده و از صفا يادى به ميان نياورده است، تا اين كه خدا پس از ياد آورى طواف خانه، از صفا هم ياد كرد. 2(آنگاه اين افراد به طواف صفا و مروه پرداختند) .
فضاى آيه
ترديدى نيست كه آيۀ إِنَّ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةَ. . . بر حسب اسباب نزول، يا بهخاطر پاسخ به يك پرسش، فرود آمده و يا به خاطر پاسخ به شبهات و اشكالاتى است كه با نيتهاى راستين و انگيزههاى اسلامى خالص، اينجا و آنجا پراكنده شده بود و يا با نيتها و اهداف ناپاك.
دشمنان تلاش مىكردند كه - بر طبق عبادت هميشگى خود - از اين شبهات به نفع اغراض و نيرنگهاى خويش بهره بردارى كنند؛ اهدافى كه حتى در درون صف اسلامى از آنها دست برنمىداشتند تا اسلام را تضعيف كنند و يا دست كم ميان پيروان آن تخم شك و ترديد بپاشند.
اين آيه، نخستين آيهاى نيست كه به منظور حلّ يك مشكل بزرگ، كه مسلمانان گرفتار آن هستند، نازل مىشود.
چه، قرآن كريم معمولاً بهطور مستقيم به معالجۀ پديدههايى مىپردازد كه ناگهانى به وجود مىآيد و يا اين كه پس از مقدمات، يا رويدادها و يا زمينهسازى قبلى از سوى منافقانى ظهور مىكند كه مىخواهند امنيت اين جامعۀ نوپا و سلامت اعتقاد و انديشۀ او را به بازى بگيرند. برخى از اين پديدهها عبارتند از:
تحول يافتن قبله و نقش يهوديان مدينه.
آنچه در جنگ احد اتفاق افتاد، مباهلۀ مردم نجران، حديث افك و ديگر رويدادهايى كه آيات قرآنى دربارۀ آنها نازل شده است.
بر اين اساس، آيۀ مزبور آمد تا