62گرفتار بودند، بشويند. براى خدا شريك قرار ندهند. به شوهران خود خيانت نورزند و اموال آنان را به سرقت نبرند. گرد فساد و فحشا نگردند، فرزندان خود را نكشند، فرزندانى كه به ديگران مربوط است، به شوهران خود نسبت ندهند و در كارهاى نيك با پيامبر مخالفت نكنند. 1اينهمه، مفاسدى بود كهزنان ازعصرجاهليت بدانمبتلا بودند وپيامبر ازاين فرصت براى مبارزه با آنان بهره برد. قرآن اين ماجرا را بازگو مىكند و خطاب به پيامبر مىفرمايد:
يَا أَيُّهَا النَّبِىُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَايُشْرِكْنَ بِاللّٰهِ شَيْئاً وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِيمَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللّٰهَ إِنَّ اللّٰهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ. 2
برائت از مشركان
استفادۀ ديگرى كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله از اجتماع مردم در موسم حج، در سال نهم هجرى نمود، ابلاغ پيامى مهم به مشركان و نيز تعيين مقرراتى براى زائران بيتاللّٰه الحرام است. 3شايد ابلاغ چنين پيامى جز در اجتماع باشكوه مسلمانان در سرزمين منا كه نشانى از مجد و عظمت اسلامى است، امكانپذير نبود. تعيين مهلت براى مشركانى كه با مسلمانان پيمان داشتند و نيز اعلان برائت از مشركان و اتمام حجت با ايشان از سوى پيامبر در موقعيتى مساعد امكانپذير بود و اجتماع عظيم حج مىتوانست بهترين فرصت براى ابلاغ اين پيام باشد. بهويژه كه پيامبر مأمور شد يا خود اين پيام را ابلاغ كند يا فردى منتسب به آن حضرت.
اعلان اين پيام به مشركان در سرزمينى كه مردم از شهرها و بلاد مختلف اجتماع كردهاند و طبعاً اين پيام را به شهر و ديار خود مىبرند، كيان مشركان را به شدت تهديد مىكرد. پيامبر براى ابلاغ اين پيام چنانكه مرسوم است، نامه به سران اقوام و قبايل ننوشت، بلكه در اجتماع گستردۀ مردم در سرزمين منا ابلاغ كرد تا هم مسلمانان از خط مشى «حكومت اسلامى» در مواجهه با مشركان آگاه شوند و هم مشركان را راه