58مستضعفان چارهاى جز مبارزه با خرافات و برچيدن بساط بت پرستى و فريبكارى قدرتمندان نبود. پيامبر با شكستن بتها در برابر ديدگان حيرت زدۀ بت پرستان، خفتگان را بيدار كرد و براى اولين بار با خود و يكديگر گفتند: «بت هبل كه نتوانست از خود دفاع كند، چگونه مىتواند بر سرنوشت ما تأثير گذار باشد؟ !» . 1همان طور كه ابراهيم خليل عليه السلام با شكستن بتها و نهادن تبر بر دوش بت بزرگ، شكستن بتهاى ديگر را متوجه بت بزرگ كرد و دلهاى خفته را متوجه اين واقعيت نمود كه: «بتى كه نمىتواند تبر به دست بگيرد، چگونه مىتواند سرنوشت ما را رقم بزند؟ !» . 2پيامبر عدهاى را نيز براى تخريب بت خانههاى مكه و حوالى آن اعزام كرد و بدين وسيله بساط بت پرستى را در سرزمين وحى برچيد.
پيام رحمت و رأفت اسلامى در اوج قدرت
يكى از پيامهاى سفر فتح مكه، كه پيامبر با رفتار خود آن را به مسلمانان، بلكه بشريت ابلاغ كرد، پيام رحمت و رأفت اسلامى در اوج قدرت بود. برخلاف پندار قدرتمندانى چون خالدبن وليد كه گمان مىكردند پيامبر با فتح مكه انتقام سالها آزار و اذيت مسلمانان توسط مشركين مكه را خواهد گرفت، با شعار انتقام وارد مكه شد و مشركان را وعيد انتقام و هتك و حرمت مىدادند در آن حال پيامبر صلى الله عليه و آله علىبن ابىطالب را فرستاد تا شعار رحمت و رأفت سر دهد. آرى، رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله با نداى
«اذْهَبُوا فَأَنْتُمْ الطُّلَقٰاء» كرامت و بزرگوارى خود را به نمايش گذاشت.
رفتار كريمانۀ آن حضرت موجب شد كه بسيارى از مشركان در رفتار خود با اسلام و مسلمانان تجديد نظر كنند و به اين دين پاك بگروند. در اين ميان پيامبر ده نفر از كسانى را كه وى و آيين اسلام را مورد هتك قرار داده بودند، مهدورالدم خواند تا هركس به آنها دست يافت به قتل رساند. در عين حال دو تن از آنان به وسيلۀ امّ هانى خواهر على عليه السلام امان داده شدند، يك تن نيز توسط عثمان امان داده شد و پيامبر آنان را بخشيد. صفوانبن اميه نيز با وساطت عميربن وهب مورد بخشش قرار گرفت و وقتى اسلام بر او عرضه