2رسيدن به بهشت و ثواب يا به انگيزۀ گريز از عذاب دوزخ انجام مىشود. براى رسيدن به اخلاص نيز، از جمله بايد با راهها و روشهايى آشنا شد كه ابليس از آنها وارد مىشود و بهره مىگيرد و عبادت را تباه مىسازد، مثل ايجاد ترديد در اصل خداى متعال، يا ارزش و جايگاه دين و نقش آن در مديريت جامعه، يا جاودانگى تعاليم اسلام و قدرتداشتن بر پاسخگويى به نيازهاى روز. اگر از اين راهها نتوانست، حسنات او را از راه ديگرى مىسوزاند و خاكستر مىسازد، راه آلودهساختن به گناهان، يا آميختن نيت به ريا و خودنمايى.
پاكى مال
گام ديگر پس از پاكسازى درون از ريا و عوامل عملسوز، پاكسازى مال از حقوق شرعى است و بدون آن نماز و عبادات و حج انسان تباه مىشود. حاجى كه بخواهد با مال و ثروتى كه حقوق ديگران به آن تعلّق گرفته، هزينۀ سفر حج و تهيۀ جامۀ احرام و قربانى و. . . را بپردازد، نماز و طواف و حجّش باطل مىشود و از قربانى حرام بهرهاى نمىبرد و از مسير طاعت و بندگى كه جوهرۀ حج و عبادات ديگر است، دور مىشود.
اهتمام به اداى اين حقوق لازم است و سهلانگارى در پرداخت خمس و حقوق واجب مالى و امروز و فردا كردن، حاجى را در پرتگاه اين تباهى عمل و عبادت قرار مىدهد و نوعى بىتوجهى به سپاس نعمتهاى الهى بهشمار مىرود.
همسفر خوب
حج، علاوه بر آنكه عبادت است، يك سفر و كوچ هم محسوب مىشود. نقش همسفر و همراه در موفقيتآميز بودن سفر را نمىتوان انكار كرد، بهخصوص اگر اين همسفر، عهدهدار كارهاى كاروان و مديريت حج زائران باشد. همسفر خوب كسى است كه اين ويژگىها را داشته باشد: دينشناسى و آگاهى از مسائل شرعى، راستگو و درستكردار و امين بودن، صبورى و داشتن سعۀ صدر و ظرفيت و تحمّل.
برترين و كارآمدترين همسفر و همراه انسان «خدا» است كه مىتواند پيوسته تكيهگاه و همدم و مونس انسان قرار گيرد و ضعف انسان را به قدرت خويش جبران كند و در مشكلات، هراس زائر را به ايمنى تبديل سازد و او را تقويت روحى و ايمانى كند.
«دعا» كليد ارتباط با اين همدم دايمى است و انس با او، انسان را از احساس تنهايى نجات مىدهد.
حج، كوچ فكرى و روحى
عبادت، براى رساندن انسان به ارزشهاى برتر معنوى و گسستن از وابستگىهاى مادّى است. روح، كششى بهسوى بالا و افقهاى متعالى دارد و عبادت، زمينهساز اين ارتقاى روحى است وسبكبالى روح، در سايۀ پرستش فراهم مىآيد. نمازهاى روزانه، مثل شستشوى پنج نوبت در آب كه بدن را پاك مىكند، پاكساز روح از آلايشهاى گناهان است. حج نيز با آنكه در سراسر عمر يك بار واجب است، همين نقش را ايفا مىكند و ويژگىها و كيفيتى كه در اين عبادت نهفته، آنرا امتياز مىبخشد و رنجهاى سفر و تنگناهاى انجام اعمال، پالايندۀ روح و بيدارگر فكر است. «عامل كيفى» حج، جبرانِ «عامل كمّى» را بر عهده دارد و حج را به مثابۀ حضور در يك ميدان نبرد مىسازد. از اين