31خوانده نشود. 1و نيز از مجاهد - كه گفت مردى نزد ابن عمر آمد و گفت در رمضان جماعت مىخوانم - پرسيد آيا قرائت مىخوانى، پاسخ داد: آرى، گفت: آيا همچون حمار سكوت مىكنى! برو در خانهات نماز بخوان. 22 - سرخسى از شافعى نقل كرده كه گفت: مانعى نيست هر نمازى به جماعت خوانده شود؛ چنانكه مالك گفته و قائل به استحباب آن شده است، امّا به نظر ما مكروه است.
سرخسى مىافزايد: شافعى نافله را به فريضه قياس گرفته است، در حالى كه به نظر ما اصل در نوافل پنهان داشتن و پرهيز از ريا و خودنمايى است. به عكس فرايض كه اصل در آنها اعلان است و جماعت چنين ويژگى را دارد. 3و نيز در فصل دوم كتاب خود گويد: طحاوى از معلى و ابو يوسف و مالك نقل كرده كه گفتهاند: حتّىالامكان در خانه اقامه كند. و شافعى گويد: تراويح به صروت فرادى افضل است؛ زيرا دور از تظاهر است. عيسى بن ابان و بكار بن قتيبه و مزنى از شافعيه و احمد بن علوان قائل به افضل بودن جماعتاند مطابق مشهور اكثريّت علما.
سرخسى سپس به حديث اباذر استناد كرده، مىگويد: گروهى از اهل بدعت منكر جواز اقامۀ آن به جماعت در مسجد شدهاند ولى چون اين شعار اهل سنّت است لذا از شعائر اسلامى به حساب مىآيد! 4در حاشيۀ سخن سرخسى
نگارنده گويد: نمىدانم سرخسى به چه كسى گوشه مىزند و كدامين را نكوهش مىكند! و مقصود او از اهل بدعت كيست؟ با اينكه خليفه (عمر) گفت: اين بدعت خوبى است! و شافعى قائل به كراهت جماعت است و آن را اصل در نوافل دانسته يا اينكه به امثال بغوى گوشه مىزند كه قائل به افضل بودن انفراد است و به عمل و سيرۀ پيامبر استناد كرده كه فرمود: «در خانههايتان نماز بخوانيد» . يا بر اماميّه تعريض مىزند كه قائل به عدم مشروعيت جماعت نوافل در مواردى هستند كه دليل وجود ندارد؟ !
و بالأخره چرا اقامۀ نافله به جماعت، شعار اهل سنّت شده؟ با اينكه عمر اقرار به