30بار در ماه رمضان سنّت كرد و مردم را به اقامۀ آن با امام واحد فراخواند و اين در سال چهاردهم هجرت بود. 1الباصى، سيوطى، سكتوارى و ديگران نيز گفتهاند: اوّلين كسى كه تراويح را سنّت نمود عمربن خطاب بود و نيز تصريح كردهاند كه اقامۀ نوافل به جماعت در ماه رمضان از بدعتهاى عمر است. 2ابن سعد و طبرى و ابن اثير گفتهاند: اين موضوع در سال چهاردهم بود و در مدينه براى مردم و امام قرار داد يكى براى مردان و ديگرى براى زنان. 3الباصى، ابن التين، ابن عبدالبرّ، كحلانى و زرقانى نيز همين مطلب را گفتهاند و كحلانى دربارۀ اين سخن عمر كه گفت: اين بدعت خوبى است، مىگويد: بدعت هيچگاه پسنديده نيست بلكه همواره گمراهى و ضلالت است. 4اينها بخشى است از گفتار فقهاى فريقين در مسألۀ تراويح و همينهاست كه موجب شده است در مشروعيت آن به بحث بپردازند.
حكم جماعت در نافلۀ رمضان
همانگونه كه ملاحظه كرديم، در دوران پيامبر صلى الله عليه و آله نوافل رمضان به جماعت تشريع نشده و خليفۀ دوم آن را اختراع كرده است و همين امر منشأ اختلاف فقهاى اسلام شده است. اماميّه مشروعيّت آن را به استناد دلائل محكم رد كردهاند و متأسفانه برخى از عامّه موضع شيعه را نفهميده و تصوّر كردهاند اصل مشروعيّت نافله مورد انكار آنها است، در حالى كه چنين نيست. آنچه مردود است جماعت خواندن نافله است نه اصل نافله؛ چرا كه به اعتراف خليفۀ دوّم بدعت است.
برخى از عامّه نيز نظرى موافق و نزديك به اماميّه دارند؛ مانند شافعى كه جماعت خواندن نافله را مكروه دانسته و برخى ديگر گفتهاند بهتر است فرادى و در خانه خوانده شود. بنابراين مسأله مورد اتّفاق علماى عامّه نيست هر چند اكثريت به مشروعيّت جماعت قائل شدهاند.
* آراى فقهاى عامّه
1 - عبدالرزاق از ابن عمر نقل كرده كه گفت: نماز نافله در ماه رمضان به جماعت