13گرفتهاند كه هر چند ولايت بر امت و حكومت بر جامعه حق الهى امام بود، اما در صورت عدم اقبال مردم، امام نه تنها وظيفهاى نسبت به ادارۀ جامعه و تصدى حكومت نداشت، بلكه مجاز به تصدّى امر حكومت نبود.
اظهار نظر دربارۀ اين موضوع كه «آيا امام و رهبر جامعه در صورتى كه اكثريت مردم به او اقبالى نشان ندهند، مجاز به حكومت هست يا نه؟» فعلاً از موضوع اين مقاله خارج است. اما اجمالاً اينكه شواهد متعددى وجود دارد كه چون امام در فرهنگ اسلامى از سوى خدا به اين مسؤوليت نصب مىشود، وظيفه دارد تصدى حكومت و اداره جامعه را در صورت امكان بر عهده گيرد.
چنانكه روايت پنجم بر اين معنا دلالت دارد. طبق اين روايت امام وظيفۀ تصدى امور جامعه را بر عهده داشت، اما ستمگران مانع انجام وظيفه حضرت شدند و به عبارت ديگر «ولايت و حكومت» حق و تكليف امام بود، اما قدرت طلبان با آگاهى و تقصير، حقّ او را به تأخير افكندند و ستمگران او را از انجام وظيفه باز داشتند. از مسلمات تاريخ آن مقطع است كه حضرت براى گرفتن حق خود تلاش فراوانى نمود، اما توفيق نيافت.
پس از قرار گرفتن در مسند خلافت نيز مخالفت هاى فراوانى صورت گرفت، اما امام هيچگاه حاضر به ترك مسؤوليت الهى خويش نشد. به هر صورت اين موضوع از مباحثى است كه اظهار نظر صريح و روشن دربارۀ آن، نيازمند بررسى همۀ دلائل و شواهد مرتبط با آن است و فعلاً از موضوع اين مقاله خارج است.
هدف و مقصود ما در اين مقاله، بيان جايگاهِ «امام» در فرهنگ اسلامى است كه بر اساس اين روايات امام در امت اسلامى از جايگاه كعبه برخوردار است.
ميلاد امام على عليه السلام به عنوان اوّلين امام در كعبه، 1معرفى فرزندان آن حضرت به عنوان وارثان كعبه «نَحْنُ اُولُوااْلأرْحٰامِ الَّذِينَ اَوْرَثْنٰا الْكَعْبَةَ» ، 2پاك كردن كعبه از لوث وجود بت ها 3، اعلان برائت در سرزمين وحى بهوسيلۀ على عليه السلام 4به عنوان شخصى از خاندان پيغمبر و اوّلين امام ظهور امام عصر (عج) در اين سرزمين و از كنار كعبه همگى حاكى از پيوند عميق ميان امام و كعبه است و نمىتواند امورى تصادفى و بدون ارتباط