27
على الطّهارة » ؛ يعنى چون وقتى به آنها اجازۀ دخول داده شد، در حجاب دوم متوقف شدند. پس وقتى كه تضرّعشان زياد شد، به آنها اجازۀ قربانى كردن دادند.
تا اينچنين از گناهانى كه حجابى بين آنها و بين او بود پاك شدند، اجازۀ زيارت با طهارت صادر شد. پس گفته شد: چرا در ايّام تشريق روزه حرام شد؟ فرمود:
«لأنَّ الْقَوم زوّار اللّٰه وَ هُم في ضيافته و لا يجمل للمضيف أن يصوم أضيافَه» .
«چون قوم و مردم زائران خدا هستند و در مهمانى او مىباشند. و بر ميزبان زيبنده نيست كه مهمانانش را به روزه وادار كند.»
گفته شد: معنى آويزان شدن به پردههاى كعبه چيست؟ فرمود: « مَثَلُهُ مَثَلُ رَجُلٍ له عند آخر جنايةٌ وَ ذَنْب فهو يتعلّق بثوبه و يتضرّع له أن يتجافىٰ عَنْ ذَنْبِه » ؛ يعنى مَثل آن مَثل كسى است كه نسبت به ديگرى جنايتى كرده و مرتكب گناهى شده، پس به لباسش آويزان مىشود و نسبت به او تضرّع و خضوع مىنمايد تا از گناهانش بگذرد.
در روايت فوق مقصود از «جَبل» كوه عرفات است، كه خارج از حرم مىباشد. و امّا مشعرالحرام، همان مزدلفه است كه مقام قرب است و بايد داخل حرم باشد.
و در روايتى آمده است كه: «الكعبةُ بَيت اللّٰه، وَالْمَشعر بابه، فلمّا قصده الزائرون، وقفهم بالباب حتّى أذن لهم بالدُّخول، ثمّ وقفهم فيالحجاب الثاني، وهو المزدلفة، فلمّا نظر إلى طول تضرّعهم أمر بتقريب قُربانهم» . 1براى اينكه با اولين قطره از خون او گناهانش بخشيده شود و اين امر با بىنياز كردنشان از خودشان و از هرچيزى است و با وصل كردنشان به جوارش است كه بالاتر از آن مطمحى نيست.
پىنوشتها: