6
حج در كتاب خداوند (5)
علوى مقدّم
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَاتُحِلُّوا شَعَائِرَ اللّٰهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْىَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَاناً. . . 1
«اى ايمان آورندگان، شعائر الهى (مراسم حجّ) را محترم بشماريد و مخالفت با آنها را حلال ندانيد و نه ماهِ حرام را و نه قربانىهاى بىنشان و نشاندار و نه آنان كه به قصدِ خانۀ خدا، براى به دست آوردن فضل خدا و خشنودى خدا مىآيند. . .»
در اين آيه، ايمان آورندگان، مخاطب هستند؛ زيرا كه از ديگران احرام و به جاآوردنِ حج صحيح نيست.
«اِحلال؛ التهاون بحرمتها وتركه على وجه الحلّيه» .
در واقع گفته شده است: «لا تجعلو محرّمات اللّٰه حلالاً ومُباحاً ولا العكس» أي: «لا تتعدّوا حدوده» . 2
شعائر جمع شعيره (وقيل واحدها شعارة) شامل مناسك و برنامههاى حج است؛ از وقوفِ به عرفات ومشعر و منا و رمى جمرات و طوافِ سعى و ديگر اعمال، در واقع «الشعائر \المعالم» ؛ «لأنّها علامات الحجّ» .
اشتقاق كلمه از: «شعر فلان بهذا الأمر» ؛ «إذا علم به» . 3