75
امارت حج و زعامت حجاج
سيد جواد ورعى
مقدمه
«امارت حج» از منصبهايى است كه ارتباط مستقيم با حكومت اسلامى دارد.
نصب اميرالحاج از شؤون حكومت و از اختيارات و وظايف حاكم اسلامى است و كسى نمىتواند بدون اذن حاكم، اين منصب دينى و اجتماعى را برعهده بگيرد.
از زمان صدر اسلام كه پيامبر مكرّم صلى الله عليه و آله مراسم حج را با شكوه و عظمت خاصى انجام داد، حاكمان جامعه؛ اعم از عادل و فاسق، با تأسّى به سيرۀ پيامبر صلى الله عليه و آله، يا خود در موسم حج عازم زيارت بيتاللّٰه الحرام شده و امارت حج را برعهده داشتند يا فردى را بهعنوان نمايندۀ خود و اميرالحاج منصوب مىكردند؛ زيرا عزيمت حجاج به مكّۀ مكرّمه و انجام مناسك حج، با توجه به اهداف متنوع و شؤون مختلف آن، بهعنوان «عبادتى كه داراى جنبههاى مختلف فردى، اجتماعى، معنوى، سياسى، اقتصادى و اخلاقى است» ، بدون امير و سرپرست به سامان نمىرسد.
اگر حج تنها عبادتى فردى بود و هر كسى وظيفه داشت براى انجام اعمال و مناسك مخصوص عازم خانۀ خدا شود، ممكن نبود كسى گمان كند، عزيمت افراد متعدد در يك زمان براى انجام عبادتى فردى، نيازى به امير و سرپرست ندارد، ولى با توجه به ابعاد متنوع حج، بهويژه بُعد اجتماعى - سياسى آن، كه