34كلمۀ توحيد (لاٰ اِلٰه الاّ اللّٰه) لحاظ شده است و در عين حال كه اعراض از زخارف دنيا و تعيّنات خرد را در درون دارد (عرفان گريز) ، حماسۀ مبارزه با اقطاب استكبارى و تلاش براى رهايى مستضعفين را فرياد مىكند (عرفان ستيز) . و اين حقيقت در تمام پيامها و سخنان حضرت امام به زائران بيت اللّٰه الحرام به چشم مىخورد.
16 - منا، عيد خون و عشق
«منا» به معناى آرزوست. آرزوى چه؟ در اين سرزمين خشك و ميان كوههاى داغ و سوخته، زائر به تمنّاى چه چيز گام برمىدارد؟ اين آرزو و ايده، كه براى رسيدن به آن از شهر و ديار و حتّى مكۀ معظمه بايد آواره شد، چيست؟ ! گويى خداوند را رحمتها و فيوضاتى است كه در كوير انقطاع و وادى حيرت و دور از آب و آبادانى و در سختى و تشنگى بايد آن را جست. زائر اميدوار از خدا جز خدا چه مىخواهد؟ مىخواهد همچون ابراهيم كه از همۀ تعلقات و حتى اسماعيلش گذشت، و محبّت فرزند را سر بريد تا به مقام خلّت و دوستى و وصال رسيد و فديه آسمانيش دادند و امامت خلق را بدو سپردند او نيز اين سرگذشت را تجديد مىكند و آن فداكارى را تمرين نمايد باشد كه در زمرۀ راهيان اين كوى به حساب آيد و از سوى ديگر نبرد با شيطان را در يك حركت نمادين (رمى حجرات) تا رهايى از دام ابليس و ابليس صفتان به نمايش مىگذارد. بدينسان منا ميعادگاه عاشقانى است كه غير خدا را از خدا تمنّا نكنند كه جز اين در قاموس عشق نگنجد. آرى:
غوغاى عاشقان و تمناى عارفان
شوق بهشت نيست كه شوق لقاى توست
حافظ گويد:
ما زدوست غير از دوست مقصدى نمىخواهيم
حور و جنّت اى زاهد بر تو باد ارزانى
سعدى گويد:
خلاف طريقت بود كاوليا
و عيد قربان آنگاه تحقق مىپذيرد كه حجگزار به اين آرمان و آرزو برسد. دامن دوست به دست آرد، و در نبرد با نفس و شيطان، ظفرمند از پيكار برگردد، قربانى كند كه رمز ذبح علايقِ جز خدا است و از زىّ تجمل بدر آيد و جامه بىرنگى برتن كند!
در سخن حضرت صادق عليه السلام (به روايت مصباح) چنين آمده است:
«وَاخرُجْ من غَفْلَتِك وَزنتك لِخُرُوجِكَ اِلى مِنى وَ لا تَمُنّ ما لا يَحل لَك وَ لا تستحقّه» .
«و چون رهسپار منا شدى از غفلت و لغرشهايت بيرون شو و آنچه را كه براى تو حلال نيست و شايسته آن نيستى آرزو مكن.»
و نيز مىفرمايد:
«وَاذْبَح حَنْجَرة الْهَوىٰ وَ الطَّمَع عَنْكَ عِنْدَ الذَّبيحة» .
«و هنگام ذبح كردن، حلقوم هوا و طمع را ذبح كن و از خويشتن دور گردان.»
«وَارْمِ الشَّهَوات والخساسة والدَّنائة وَالذَّميمَة عِندَ رَمْىِ الجِمٰار» .
«و چون رمى جمرات كنى، شهوات نفسانى و بخل و دنائت و افعال نكوهيده را رمى و رجم كن.»
بدينسان منا قربانگاه عاشقان است و تجلّى عشق الهى را كه غايت آن قربان شدن در راه محبوب است، به نمايش مىگذارد و به مسلخ كشيدن آرمانها، جز حق متعال را به تصوير مىكشد و تجلّى غيرت ايمانى را با ابراز تنفر و خشم نسبت به شياطين كوچك و بزرگ و جنّى و انسى، مرئى و نامرئى و درونى و بيرونى مجسم مىسازد و زائرى كه به تمنّاى وصل محبوب است بايد همچون ابراهيم و اسماعيل كه تسليم امر معبود شدند تا اينكه خداى ابراهيم با آن آزمايش بزرگ وى را به امامت و خلّت برگزيد و اسماعيل ذبيح را فدا فرستاد، عمل كند تا به آن پاداش نائل آيد كه آنها نائل آمدند: إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ و گام نخستين اين سفر و طريق وصال يار، همانا قربان كردن نفس در راه تمنّاى محبوب است و برداشتن حجب و موانع تا به مقام وصل رسيدن.
و اين سنت ديرين الهى است كه آيه بدان اشاره دارد: «ما اينگونه به نيكوكاران پاداش دهيم» اگر كسى طالب ديدار و خواهان پاداش است - كه بالاترين پاداش قرب الهى است - راه