68هجرت، رسول خدا صلى الله عليه و آله به سوى «عشيره» 1و مواجهه با قريشيان كه به سوى شام در حركت بودند عزيمت كرد و در اين غزوه ابوسلمه را در مدينه جانشين خود براى اقامۀ نماز معرفى نمود و پرچم را به دست حمزة بن عبدالمطلب داد و اين غزوه بدون جنگ پايان يافت. 2و بنا به قول بيشتر مورّخان در اين غزوه بود كه رسول خدا صلى الله عليه و آله اميرمؤمنان عليه السلام را با كنيۀ «ابوتراب» مورد خطاب قرار داد 3و اميرمؤمنان هميشه با اين كنيه افتخار و مباهات مىنمود.
حمزه عليه السلام سوّمين پرچمدار اسلام
جنگ بنىقينقاع
در ماه شوّال سال دوّم هجرت و پس از پيروزى در جنگ بدر كه نصيب مسلمانان گرديد، پيامبر اسلام مشاهده كرد يكى از قبايل بزرگ يهوديان به نام «بنىقينقاع» كه در بازار مدينه مشغول كسب بودند و در يكى از قلعهها در اطراف شهر سكونت داشتند، بر اين پيروزى مسلمانان حسادت ورزيدند و آن را تهديدى براى آيندۀ خود مىدانستند و در صدد ايذاء و اذيت مسلمانان در آمده، پيمان خود با رسول خدا را شكستند. رسول خدا صلى الله عليه و آله آنان را در بازارى كه به نام خودِ آنها «سوق بنىقينقاع» معروف بود، گردآورد موعظه و نصيحتشان كرد و از پيمان شكنى و آزار مسلمانان برحذر داشت و پيروزىها و موفّقيتهاى جنگ بدر را كه با نصرت و يارى خداوند بود و دليل ديگرى بود بر حقّانيت نبوّت آن حضرت، بر ايشان گوشزد نمود، سپس فرمود: علاوه بر اينها، شما نبوت مرا در كتابهاى خود خواندهايد و از علماى خود شنيدهايد، اگر اسلام را نمىپذيريد لا اقل با مسلمانان عناد و سماجت نورزيد و خصومت و دشمنى با آنان را كنار بگذاريد.
يهوديان در مقابل ارشاد و راهنمايى رسول خدا صلى الله عليه و آله، از روى كينه و عداوت و با صراحت گفتند:
اى محمّد تو خيال مىكنى ما هم مانند اقوام و عشيرۀ تو (اهل مكّه) ضعيف و ناتوانيم؟ گويا پيروزى بر مردمى كه با فنون جنگى كوچكترين آشنايى ندارند، تو را مغرور ساخته و نيروى ما را دست كم گرفتهاى؟ ! به خدا سوگند اگر روزى در ميان ما جنگى رخ دهد، خواهى ديد كه پيروزى از آنِ چه كسى خواهد بود؟ !
و بدين گونه آنان با رسول خدا اعلان جنگ كردند و يكى از آنها در روز روشن و در ميان بازار «بنىقينقاع» زن مسلمانى را مورد اهانت و تحقير قرار داد و