40رخ نداده است.
اين وقوفها و درنگها، با زبان اشاره به تو مىفهماند كه از شتاب حركت خود بكاه و بايست و در آنچه گفتهاى يا انجام دادهاى، فكر كن، تا موارد خطا و صواب آن را دريابى و خود را در تمام حركات گذشته، به دقت مورد ارزيابى و نقد قرار ده و كاملاً خودت را بشناس.
وقوف در عرفات، مشعر و منا در محضر خدا، براى ارزيابى و تفكّر جهت يادآورى خويشتن و پروردگار و ميزان رابطۀ انسان با خدا و توجه خدا به انسان است. و با چنين انديشهاى است كه انسان بايد جهت حركت آيندۀ خود را در اعمال و طرحها و بازتابهاى فكرى و اجرايى خود دريابد، به ويژه در «منا» كه به انسان الهام مىكند: اين شبها آخرين فرصتهاى مراسم حج است و ببين كجا بودى و اكنون چه در حالتى هستى و فردا چه مىخواهى انجام دهى و چه چشم اندازهاى جديدى در پيش دارى؟ آيا در انديشۀ دنيا و دلبستگى به مادياتى و يا مىخواهى ميان دنيا و آخرت، فكر و روح و تحصيل هدف بزرگ، از طريق طلب رضايت خدا، رابطه برقرار سازى؛ همانگونه كه خدا در مراسم حج و مشاعر حرام، از ما مىخواهد چنين درخواست نماييم و نزد او تضرّع و لابه كنيم.
برخى از مردم مىگويند: «پروردگارا! به ما بهرۀ دنيوى ده. براى اينان در آخرت بهرهاى نخواهد بود. برخى از مردم مىگويند: پروردگارا! در دنيا به ما بهره نيك عطا فرما و در آخرت نيز بهرۀ نيك تفضّل كن و ما را از عذاب آتش نگهدار.» 1با اين نگرش، حج انسان را از دنيا جدا و منزوى نمىكند بلكه او را در كنار تلاش تكاملى و ممتدّ در دنيا، به آخرت پيوند مىدهد.
و بالأخره حج، ما را از طريق نمايش آشكار سنگسار شيطان، به فكر مبارزه با شيطان مىاندازد و اين راز و رمزى است كه در زندگى و حركت انسان، دور از حقيقت نيست؛ زيرا انسان، شيطان پنهان را در زواياى نفس خود نمىيابد، مگر اين كه حقيقت آن را بشناسد و در شناخت نفس خود، همه شياطين را بواسطه افكار شيطانى و نه به سبب حجم و اندازه بيابد.
تو اى انسان! تلاش و جهش نما، تا شيطان را در نفس و موجوديت خود، بيابى و خوب ببين و نظر بينداز كه شيطان در درون تو كجا لانه كرده و در زندگى اجتماعى - سياسى و. . . كجا رخنه نموده است؟ !