16در اين آيه، كلمۀ «مناسك» جمعِ مضاف است و افادۀ عموم مىكند؛ يعنى به طور كلّى، تمام اعمالِ حجّ.
فاضل مقداد، افزوده است: منظور از «ذكر» هم، گو اين كه، ذكر لسانى است ولى در اصل، ذكر قلبى منظور است؛ زيرا ذكرِ لسانى، ترجمان ذكر قلبى است و آگاهى دهندۀ درون و روحِ آدمى است و البته به ياد خدا بودن، بايد مستمرّ باشد و بندۀ واقعى نبايد از ياد خدا غافل بماند. 1نويسندۀ مسالك الافهام، ضمن بازگفتن مطالب ديگران، خود نيز گفته است:
مناسك، 2جمع مَنْسك است كه مصدر فعل «نسك» مىباشد و اطلاق آن بر عبادت، همچون اطلاق مصدر بر مفعول است و در واقع گفته شده است: «اذا فعلتم أفعالكم التي كانت عبادة. . .» .
و نيز افزوده است كه قرآن در هر مورد مىخواهد انسان بسازد و به انسانها درس بدهد و لذاست كه مىگويد: . . . فَاذْكُرُوا اللّٰهَ. . . يعنى ارتباطِ خود را با خدا قطع نكنيد، هميشه به ياد خدا باشيد. 3نويسندۀ «اقصى البيان» هم، در بحث از . . . فَاذْكُرُوا اللّٰهَ. . . گفته است:
اين بخش از دستور العمل قرآنى، از آن جهت است كه عرب پيش از اسلام، پس از فراغ حجّ، به ذكر پدران و اجداد خويش مىپرداخت و از دلاورى و حماسه آفرينى آنان سخن مىگفت، اسلام آنان را از چنين كارى منع كرد و گفت: . . . فَاذْكُرُوا اللّٰهَ. . . كه منظور بيشتر ذكر قلبى است و ذكر زبانى هم ترجمانِ ذكر قلبى است. 4قرآن، سپس ذاكران را دو دسته دانسته است:
* دستهاى كه هدفشان از ذكر، اغراض دنياوى است و مىگويند: خدايا! در دنيا به ما بده كه براى اين دسته . . . وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ. 5
** گروه ديگر كسانى هستند كه مىگويند: 6اى خدا، ما را از نعمتهاى دنياوى و اخروى بهرهمند گردان و از عذاب آتشِ دوزخ هم نگه دار.
جا دارد كه بدانيم، در آيۀ 200 سورۀ بقره . . . رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا. . . مفعول دوّم فعل «آتنا» محذوف است و حذف مفعول در اينجا از جنبۀ بلاغت اهمّيت دارد و حذف در اينجا ابلغ است؛ زيرا اگر انسان بخواهد تمام خواستههاى خود را بگويد كه جمله مطنب و طولانى